دودلی. [ دُ دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دودل. ارتیاب. شک ورزیدن. دودل بودن. دودله بودن. تردید. تردد. تعلل. شک. ذبذبة. تذبذب. شک و تردید. مردد بودن. ( یادداشت مؤلف ) : ادبم مکن که خردم خللم مبین که خاکم ببر از نهاد و طبعم دودلی و ده زبانی.نظامی.
معنی کلمه دو دلی در فرهنگ معین
( ~. ) (حامص . ) شک و تردید.
معنی کلمه دو دلی در فرهنگ فارسی
شک و تردید مردد بودن .
معنی کلمه دو دلی در دانشنامه عمومی
دودلی (دژ). دودلی ( انگلیسی: Dudley Castle ) قلعه ای ویران در انگلستان است.
معنی کلمه دو دلی در ویکی واژه
شک و تردید.
جملاتی از کاربرد کلمه دو دلی
کو دل که بدان دل غم جان شاید خورد کو جان که بدو دلی بشاید پرورد
چپ و راست لشکر بدیشان سپرد که بودند هر دو دلیران گُرد
به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بودهاند را زیر سؤال بردهاند. این گروه برای این نظریه دو دلیل میآورد، یکی این که برخی نامهای شهرهای سومری به گونهٔ هرزوارد هستند که نشان میدهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی در تمدنی قدیمی تر و در زابل در شرق ایران که به شهرسوخته هم نامیده میشود و در یکی از ایالتها یا استانی به نام زاهدان خط میخی آغاز شدهاست که کهن تر از خط سومری یا ایلامی هستند.
طالقانی در کنار احمد مفتیزاده به شورایی بودن کشور اعتقاد داشت و برای اثبات نظریه خود در مسئله شورا و با تأکید بر شورا در ساختار سیاسی، به سه دسته ادله اشاره میکند: ادله عقلی و ادله نقلی که ادله نقلی به دو دلیل قرآنی و سنت تقسیم میشود.
تابی منینگ داور بازیهای آلفاگو در برابر فن هوای و هاجین لی، منشی فدراسیون ملی گو، بازیکنهای گو به دو دلیل یادگیری خطاهایشان در بازیها و تقویت مهارتهایشان در آیندهُ میتوانند از رایانهها استفاده کنند.
اقتصاد مقاومتی در ایران اولین بار در دیدار کارآفرینان با سید علی خامنهای در ۱۶ شهریور سال ۱۳۸۹ مطرح گردید. وی «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی نمود و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را معرفی نمود.
بیاورد پس بهر هر دو دلیر سلیح آنچه بایست از تیغ و تیر
یکی برخروشید از آن دو دلیر بدان سان که لرزید در بیشه شیر
نگه کرد بر سوی هاروت پیر که بودی در افسون و جادو دلیر
رسول جعفریان به دو دلیل روایاتی که در باب تفاوتهای مصحف ابنمسعود با قرآن فعلی نقل شدهاند را نادرست میداند: اول اینکه برخی بزرگان اهل سنت مانند فخر رازی و ابنحزم نسبت دادن این روایات به ابنمسعود را ناروا دانستهاند؛ و دوم اینکه عاصم روایتش از قرآن را از ابنمسعود گرفته و معوذتین در قرآنِ عاصم آورده شدهاند.
طولی نکشید که کیسان به اندیشههای شیعی گرایش پیدا کرد. نهایتاً او در قیام مختار ثقفی (۶۹۵ الی ۶۹۷ م./۶۵الی۶۷ ه.ق) فرماندهی لشکریان موالی مختار را برعهده گرفت و بعد فرمانده محافظان شخصی او نیز شد. علت انتخاب کیسان برای این منصب یکی از این دو دلیل میتواند باشد: اول به دلیل اطمینانی که مختار به وی داشت، دوم نفوذ بالای کیسان در میان موالی کوفه. کیسان از وفاداران انگشتشمار مختار بود و تحت حمایت ابراهیم بن مالکاشتر نیز قرار داشت.
یک جهت باید و یک دل که بود صاحبِ وجد دو سری و دو دلی کارِ منافق باشد
در بسیاری از آیات قرآن به فاطمه زهرا اشاره شده، امّا، همچون امامان شیعه، نامی از او بهمیان نیامدهاست. پژوهشگران و نویسندگان اهل سنّت و شیعه شمار گوناگونی از آیات را دربارهٔ فاطمه دانستهاند. بعضی ۳۰ آیه، بعضی ۶۰ آیه در ۴۱ سوره و بعضی هم ۱۳۵ آیه از ۶۷ سوره را دربارهٔ او میدانند. این اختلاف به دو دلیلِ نوع انتساب آیات و اختصاص بخشی از آیات به موضوع است: گاهی بیش از یک آیه است که فاطمه را موضوعش دانستهاند و یک بار بهشمار آوردهاند، و گاهی دو موضوع دربارهٔ فاطمه در یک آیه بازشناخته شدهاست. بیشتر این موارد انتساب براساس احادیث است، امّا برخی نیز از جهت شأن نزول و تطبیق مصداق و برخی هم از نظر تأویل و بطن آیات و برخی تفسیر است.
در راه وحدتش دو دلیلند مهر و ماه بر صُنع و قدرتش دو گواهند نور و نار
رای دو دلی کردن و آهنگ جدایی گفتی که: ندارم من و میبینم و هستت
زان شاخ یگانگی فروکاشت بیخ دو دلی ز سینه برکند
و ششم دلیل بر هستی صانع آن است که چیزها اندر عالم سپس یکدیگر است بر ترتیب: نخست از اجسام عالم خاک است که او فعل پذیر است بی هیچ فعلی و اندر مرکز است، و برتر از او آب است (که) با پذیرفتن فعل اندکی فاعل است – چنانکه پیش از این یاد کردیم اندر این کتاب - ، و برتر از آب هواست که مر او را فعل قوی تر است از فعل آب، و برتر از هوا آتش است که فعل او بیشتر است و ظاهرتر از فعل هواست، و برتر از آتش فلک است با آنچه اندر اوست از کواکب که به ظاهر ایشان فاعلان محض اند و جز به استقصای عقلی انفعال اندر ایشان یافته نشود – چنانکه اندر باب فاعل و منفعل گفتیم - . و چو حال این است اندر اجسام که هر جسمی که آن از مرکز دورتر است مر او را از فعل بهره بیشتر است، این حال دلیل است بر آنکه آن اجسام برین (به) فاعل محض که مر او را از انفعال هیچ نصیبی نیست نزدیکند، هم چنانکه این جوهر که از حاشیت عالم به غایت دور است – و آن خاک است که بر مرکز است – منفعل محض است. و چو منفعل محض مر خرد را ظاهر است و آنچه او به رویی منفعل است و به رویی فاعل است نیز ظاهر است، فاعل محض مر خرد را به این دو دلیل ظاهر شده است. و اگر مر کسی را گمان اوفتد که فلک با آنچه اندر اوست یک فاعل است مر مصنوعات جزوی را، صورت های مختلف و مقدارهای متفاوت فلک و فلکیات که فعل ایشان بدان همی آید، مر او را بر مصنوع ایشان دلیل بس است، از بهر آنکه هر مصوری به حقیقت مصنوع است و مصنوعات جز این چیزی نیست و فلک جسمی مصور است، پس مصنوع است.