پیله
معنی کلمه پیله در لغت نامه دهخدا

پیله

معنی کلمه پیله در لغت نامه دهخدا

پیله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) محفظه ابریشمین کرم ابریشم. ماده ای که کرم ابریشم از لعاب دهن دور خود می تند و در ساخت ابریشم بکار می آید. ( فرهنگ نظام ). بادامه. آن بادامچه بود که ابریشم ازاو گیرند. ( لغت نامه اسدی ). اصل ابریشم و غوزه ابریشم که کرم تنیده باشد. ( برهان ). غوزه ابریشم و کج. صلجه. شرنق. شرنقه. اصل ابریشم. ( صحاح الفرس ). فیلق. ( دهار ). فیله. پله. بیله. کناغ. نوغان. ابریشمی که کرم آنرا برگرد خود مثل بادام بتند. بیضه ابریشم که کرم تننده در آن جای گیرد. ( غیاث ) :
به همه شهر بود ازاو آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین.عنصری.تاپیل چو یک فریشم پیله
اندر نشود بچشمه سوزن
شاها تو بزیر فر یزدان [ مان ]
بدخواه تو زیردست آهرمن.عسجدی.همچو کرم سرکه که ناگه ز شیرین انگبین
بیخرد، چون کرم پیله ، جان خود سازد هدر.ناصرخسرو.کرم پیله همی بخود بتند
که همی بند گرددش چپ و راست.مسعودسعد.خرمن خود را به دست خویشتن سوزیم ما
کرم پیله هم بدست خویشتن دوزد کفن.سنائی.کنون قرارگهش در دهان ما را نیست
که کرم پیله نماید ورا عصای کلیم.سوزنی.خصمش ز کم بقائی ماند بکرم پیله
کو را ز کرده خود زندان تازه بینی.خاقانی.آنچه حق آموخت کرم پیله را
هیچ پیلی داند آنگون حیله را.مولوی.جامه کعبه را که می بوسند
او نه از کرم پیله نامی شد.سعدی.چو پروانه آتش بخود درزنند
نه چون کرم پیله بخود برتنند.سعدی.وجود جاهل اگر در نخ نسیج بود
چو کرم مرده شمر کو درون پیله در است.کاتبی.دمقاص ؛ ریسمان پیله. دمقص ؛ ابریشم یا ریسمان پیله که نوعی از ابریشم ردی است یا دیبا یا کتان. ( منتهی الارب ). || کرمی باشد که ازاو ابریشم حاصل شود. ( غیاث ). کرم ابریشم. ( برهان ). دودالقز به کرم تننده ابریشم. ( غیاث ) : و هوشنگ... انگبین از زنبور و ابریشم از پیله بیرون آورد. ( نوروزنامه ).
آن غنچه های نستر بادامهای قز شد
زرّ قراضه در وی چون تخم پیله مضمر.خاقانی.عیسی لبی و مرده دلم دربرابرت
چون تخم پیله زنده شوم باز بر درت.خاقانی.

معنی کلمه پیله در فرهنگ معین

(لِ ) (اِ. ) ۱ - محفظه ای که کرم ابریشم و بعضی حشرات دیگر با لعاب دهان خود، دور خود درست می کنند و پس از طی کردن دورة د گردیسی و بالغ شدن ، از آن خارج می شوند.
( ~. )(اِ. ) ۱ - چرک و ورم کردن پای دندان ، آبسه . ۲ - جوش مانندی که در پلک چشم بوجود می آید.
( ~. ) (اِ. ) (عا. ) کینه ، عداوت .
( ~. ) (اِ. ) دارو، دوا.

معنی کلمه پیله در فرهنگ عمید

پافشاری و اصرار در کاری به طوری که ایجاد دردسر و مزاحمت کند.
* پیله کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] دربارۀ مطلبی بیش از حد سماجت و پافشاری کردن، اصرار کردن.
چرک و ورم که در پای دندان پیدا شود، آبسه.
* پیله کردن: (مصدر لازم ) (پزشکی ) ورم کردن لثه، چرک و ورم کردن پای دندان.
پردۀ نازکی که کرم ابریشم از لعاب دهن خود به دور خود می تند و در میان آن محصور می شود. پیله ها را به ترتیب مخصوصی گرم می کنند و می ریسند تا ابریشم به دست آید.

معنی کلمه پیله در فرهنگ فارسی

( اسم )پیکانی سر پهن پیکان تیر پیله : چنان چون سوزن از وشی و آب روشن از توزی بطوسی پیل بگذاری به آماج اندرون پیله . ( فرخی )
نسترن

معنی کلمه پیله در دانشنامه عمومی

پیله (فیلم ۱۹۸۵). پیله ( به انگلیسی: Cocoon ) یک فیلم علمی–تخیلی کمدی - درام آمریکایی به کارگردانی ران هاوارد است که موضوع آن دوباره جوان شدن گروهی از افراد پیر توسط موجودات فضایی است. در این فیلم بازیگرانی همچون دان آمچی، ویلفورد بریملی، هیوم کرونین، برایان دنهی، جک گیلفورد، استیو گوتنبرگ، مورین استیپلتون، جسیکا تندی، گوئن وردن و لیندا هریسون ایفای نقش کرده اند. داستان فیلم اقتباسی آزاد از رمانی به همین نام نوشته دیوید ساپرستین است. فیلم پیله در سن پترزبورگ، فلوریدا فیلم برداری شده است و در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۵ اکران شد.
فیلم پیله دو جایزه اسکار یکی در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ( دان آمچی ) و دیگری به خاطر بهترین جلوه های تصویری دریافت کرد.
فیلمی دیگر به نام پیله: بازگشت در ادامه داستان آن در سال ۱۹۸۸ ساخته شده است.
گروه کوچکی از موجودات فضایی خانه ای را در فلوریدا اجاره می کنند و تعدادی محفظهٔ «پیله» مانند را از بستر دریا بالا می کشند. در این «پیله» ها اجسام خشک شدهٔ موجودات فضایی دیگری قرار دارد که حالا با تجدید حیات به سیاره شان منتقل خواهند شد. در این بین تعدادی سالمند از استخر سرپوشیدهٔ همان خانه استفاده می کنند؛ و در کمال شگفتی احساس می کنند که جوان شده اند.
پیله (فیلم ۱۹۹۵). پیله ( به ترکی استانبولی: Koza ) یک فیلم کوتاه سیاه و سفید به نویسندگی و کارگردانی نوری بیلگه جیلان در سال ۱۹۹۵ است. این فیلم اولین اثر نوری بیلگه جیلان و همچنین اولین فیلم کوتاه ترکیه بود که در سال ۱۹۹۵ نامزد جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره فیلم کن شد.

معنی کلمه پیله در دانشنامه آزاد فارسی

پیلهِ (cocoon)
پیلهِ
غلاف شفیرۀ بسیاری از حشرات، مخصوصاً بید ها و کرم های ابریشم. این شبکه یا پوشش خارجی از دهان نوزاد و قبل از ورود به مرحلۀ شفیرگی تنیده می شود. در ابتدا، این اصطلاح فقط برای پیلۀ تنیده شدۀ کرم ابریشم Bombyx به کار می رفت، اما اکنون به تمام ساختارهای مشابه، ازجمله پوشش ابریشمی عنکبوت که برای نگهداری تخم های آن ساخته می شود، نیز پیله می گویند. مرحلۀ شفیرگی ممکن است طولانی یا کوتاه باشد. حشرۀ کاملِ درون پیله هنگام بیرون آمدن دیوارۀ این پوشش را پاره می کند.

معنی کلمه پیله در ویکی واژه

(عا.)
محفظه‌ای که کرم ابریشم و بعضی حشرات دیگر با لعاب دهان خود، دور خود درست می‌کنند و پس از طی کردن دورة د گردیسی و بالغ شدن، از آن خارج می‌شوند.
دارو، دوا.
چرک و ورم کردن پای دندان، آبسه.
جوش مانندی که در پلک چشم بوجود می‌آید.
کینه، عداوت.

جملاتی از کاربرد کلمه پیله

خصمش ز کم بقائی ماند به کرم پیله کورا ز کردهٔ خود زندان تازه بینی
گرما به رایِ خویش رویم از قفایِ خویش از خود چو کِرمِ پیله به خود بر تنیده‌ایم
در تنگنای ظلمت هستی چه مانده‌ام؟ تا کی چو کرم پیله همی گرد خود تنم؟
چو پروانه آتش به خود در زنند نه چون کرم پیله به خود برتنند
در اوایل فصل تابستان کرم ابریشم ماده، حدود ۵۰۰ تخم بر روی برگ درخت توت می‌گذارد. بعد از ۱۰ روز لارو کرم ابریشم از آن تخم‌ها بیرون می‌آید. به علت اینکه بیمار شدن یکی از آن‌ها باعث از بین رفتن همهٔ لاروهای کرم ابریشم می‌شود، از آن‌ها به دقت مراقبت می‌گردد. کرم‌های ابریشم روی برگ‌های درخت توت رشد و از آن‌ها تغذیه می‌کنند. ابریشم از مایعی که از سوراخ کوچکی در دهان این کرم‌ها ترشح می‌شود، به دست می‌آید. آن‌ها پیله‌ها را در حدود ۲۵ روز می‌سازند. یک پنجم وزن پیله‌ها را ابریشم تشکیل می‌دهد.
نخستین نویسنده‌ای که کتابی را در مورد آرتمیزیا نوشت، آنا بانتی همسر روبرتو لونگو بود کهنخستین پیش‌نویس خود را در سال ۱۹۹۴ ارائه داد. آنا بانتی همچنین در دفتر خاطرات خود اتفاقات جالب زندگی خود را نیز ثبت می‌کرد. ۵۰ سال بعد در سال ۱۹۹۹ نویسنده فرانسوی الکساندرا راپیله مجذوب آرتمیزیا شد و داستانی در مورد او نوشت و کارهای او را مورد ستایش قرار داد. او در نوشته‌های خود سعی کرد رابطه بین زن بودن او و حرفه نقاشی اش را بیان کند. الکساندرا راپیله همچنین تلاش کرد تا ارتباط بین لتیموتیو به عنوان عشق او و رابطه او با پدرش را بیابد.
سوق پیدا کردن فزاینده هر دو کشور به سوی دیکتاتوری و نیز بحران اقتصادی جهانی موجب تحولات بعدی در روابط دو کشور شد. در دوره ۱۹۲۹–۳۳ تجارت خارجی ایران ۳٫۳ برابر کم شد و ۳۵ درصد تجارت خارجی ایران با شوروی بود، اما برای ایران حفظ بازار شوروی مهم بود. در آن سالها، شوروی ۱۰۰ درصد صادرات ماهی و کنف، ۹۷٫۵ درصد برنج و گاو، ۹۰ درصد پنبه، ۸۶ درصد پشم، ۶۸ درصد پیله کرم ابریشم، ۴۷ درصد چرم را به خود اختصاص می‌داد.
نه پیشه‌ورم تا که زر و سیم‌ کنم‌ کسب نه پیله‌ورم تاکه زر و سیم کنم وام
گر نیک بنگری،همه زندان روح تست چون کرم پیله، بر تن خود هرچه می‌تنی
نافه و نحل و پیله را مانم که ز پیدا بهست پنهانم
بر نهاد خویشتن چون عنکبوتی بر متن گر همی چون کرم پیله بر تنی بر خانمان
چینی‌ها روش تهیه ابریشم را از ۴۰۰۰ سال پیش می‌دانستند. داستان جالبی در مورد نحوهٔ تهیه ابریشم بین چینی‌ها است که می‌گوید روزی ملکهٔ چین «سی لینگ شی» یک پیله کرم ابریشم را به اشتباه داخل آب جوشی که مخصوص شست‌وشوی دست‌ها بوده، می‌اندازد. روز بعد می‌بیند که تارهای ابریشمی از داخل ظرف بیرون می‌آیند. از این عمل لذت می‌برد و از آن زمان شروع به نگهداری از کرم‌های ابریشم می‌کند تا بتواند از ابریشم آن‌ها برای لباس‌ها استفاده کند. تا مدت‌ها چینی‌ها راز تهیه ابریشم را حفظ کرده بودند. ژاپنی‌ها جزو اولین کسانی بودند که توانستند در قرن سوم به این راز پی ببرند.
وبال جان من آمد کمال و دانش من چو کرم پیله‌ که از خود بدو رسد خسران
دشمنت کرمک پیله است که بر خود همه سال کفن خود تند این را به دهان آن از قی