هفتواد

معنی کلمه هفتواد در لغت نامه دهخدا

هفتواد. [ هََ ف ْت ْ ] ( اِخ ) شخصی بوده که هفت پسر داشته ، چه واد به معنی پسر هم هست. ( برهان ). نام مردی از کچاران. ( لغات شاهنامه ) :
بدین شهر بی چیز خرم نهاد
یکی مرد بُد نام او هفتواد
بر این گونه بر نام وآوازه رفت
ازیرا که او را پسر بود هفت.فردوسی.

معنی کلمه هفتواد در فرهنگ فارسی

از پادشاهان دست نشانده اشکانی که سکه هایی بنام خود میزدند و در کرمان و نواحی آنجا حکومت داشتند . در داستان کرم هفتواد از شاهنامه فردوسی نام مردیست که در زمان اردشیر بابکان میزیسته است . دختر او کرمی در سیب یافت و با پرورش آن نیرومند و با قدرت و ثروت شدند چنانکه اردشیر بابکان در جنگ با او شکست خورد و بگفته فردوسی هفت وادش میگفتند چونکه او را هفت پسر بود . اردشیر بابکان پس از شکست آگاه شد که سبب پیروزی و قدرت او و پسرانش بسبب کرمی است که پرورش داده اند . بحیله آن کرم را کشت و هفتواد را هم از میان برداشت .

معنی کلمه هفتواد در ویکی واژه

هفت‌ وادی، هفت اقلیم.
نام پهلوانی است در زمان اردشیر ساسانی، او صاحب یک دختر و هفت پسر بود به همین سبب نامش هفواد بود. هفتواد مدتی حاکم ایالت خودمختار کجاران بود. بدان شهر بی‌چیز و خرّم نهاد ..... یکی مرد بد نام او هفتواد

جملاتی از کاربرد کلمه هفتواد

چو یک چند بگذشت بر هفتواد بر آواز آن کرم کرمان نهاد
تو آن شیری‌ که‌ گر با هفتواد چرخ بستیزی بیندازی چو لاش مرده اندر پیش‌‌کرمانش
که بگریخت از کرم وز هفتواد وزان بی‌هنر لشکر بدنژاد
هیم رفت پیش اندرون هفتواد به جنگ اندرون داد مردی بداد
اگر گم شود از میان هفتواد نماند به چنگ تو جز رنج و باد
در تاریخ روایی ایران، شاهان و مردان اساطیری همواره در نبرد با دیوان بودند و به‌زعم آنان، دیوها خطرناکترین دشمنان بشرند و بخشی از افتخار و بزرگی آنان در شکست و به‌فرمان درآوردن دیوها بدست می‌آمد. براساس تاریخ روایی ایران، گرشاسب و رستم و اسفندیار و دیگر دلاوران، بسیاری از دیوها را شکست دادند. برپایهٔ تاریخ‌نگاری عصر ساسانی، چنین پیداست که مردم آن دوره به‌وجود دیوان باور داشتند؛ وزین روی است که دیوان جایگاه روشنی در شاهنامه می‌دارند؛ پیرو همین سنت اساطیری، کشتن دیوی به‌نام هفتواد را به اردشیر بابکان نسبت داده‌اند.
چه سازیم با کرم و با هفتواد که نام و نژادش به گیتی مباد
به تندی بیامد سوی هفتواد به گردون برآمد سر بدنژاد
چو آگه شد از هفتواد اردشیر نبود آن سخنها ورا دلپذیر
پیشینه تولید پوشاک و پارچه ابریشمی در ایران به پیش از اسلام برمی‌گردد که به پادشاهی هفتواد در بم نسبت داده شده‌است. در آن دوره سه نوع لباس و پارچه از ابریشم تهیه می‌شده‌است:[نیازمند منبع]
چو آگاه شد زان سخن هفتواد ازیشان به دل در نیامدش یاد
بدان شهر بی‌چیز و خرم نهاد یکی مرد بد نام او هفتواد