کابوک

معنی کلمه کابوک در لغت نامه دهخدا

کابوک. ( اِ ) کابک. جای مرغ خانگی بود. ( لغت فرس ). آشیانه مرغان. || چیزی که مانند زنبیل در میان خانه بیاویزند تا کبوتر بچه در آن کند. ( لغت فرس ) :
چون بچه کبوتر منقار سخت کرد
هموار کرد موی ( ؟ ) و بیوگند موی زرد
کابوک را نشاید ( نپاید؟ نخواهد؟ ) و شاخ آرزو کند
وز شاخ سوی بام شود باز گرد گرد.ابوشکور.چو کبتر تبتی خانه کرده هر کابوک.سوزنی ( از رشیدی در لغت کبتر ).تو پروریده کابوک آسمان بودی
ازآن قرار نکردی در آشیانه پست.انوری.نیز رجوع به کاپوک شود. || رفیده. و آن گرد بالشی است که خمیر را بر زبر آن پهن کرده و بر تنور بندند. و به این معنی شاید مصحف کمایوک باشد. ( حاشیه لغت کابوک ، برهان قاطع چ معین ).

معنی کلمه کابوک در فرهنگ معین

(اِ. ) لانة مرغ ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند. کابک و کاوک و کاواک و کاووک هم گفته شده است .

معنی کلمه کابوک در فرهنگ عمید

۱. لانۀ پرنده، آشیانۀ پرنده: تو پروریدۀ کابوک آسمان بودی / از آن قرار نکردی در آشیانهٴ پست (انوری: ۵۴۶ ).
۲. زنبیلی که از سقف آویزان کنند تا کبوتر در آن آشیانه کند.

معنی کلمه کابوک در فرهنگ فارسی

کابک:لانه مرغ، آشیانه مرغ
( اسم ) ۱ - آشیان. مرغان لانه : [ تو پرورید. کابوک آسمان بودی از آن قرار نگیری در آشیان. پست ] . ( انوری ) ۲ - زنبیل مانندی که در خانه آویزند تا کبوتران و فاختگان و مانند آنها در آن تخم گذارند : [ چون بچ. کبوتر منقار سخت کرد هموار کرد موی و بیوگند موی زرد ] . [ کابوک را نشاید و شاخ آرزو کند وز شاخ سوی بام شود باز گرد گرد ] . ( ابو شکور )
جای مرغ خانگی کابک

معنی کلمه کابوک در ویکی واژه

لانة مرغ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند. کابک و کاوک و کاواک و کاووک هم گفته شده‌
آشیانه مرغ

جملاتی از کاربرد کلمه کابوک

موفق‌ترین این اقتباس‌ها نمایشنامه‌ای عروسکی بونراکو بود که به نام کاناده‌هون چوشینگورا (اکنون به سادگی چوشینگورا یا خزانه نگهبانان وفادار) خوانده می‌شود که در سال ۱۷۴۸ توسط تاکدا ایزومو و دو دستیار نوشته شد بعداً در یک نمایش کابوکی اقتباس شد که هنوز هم یکی از محبوب‌ترین‌های ژاپن است. در نمایش، برای جلوگیری از توجه سانسورگران، وقایع به گذشته‌های دور، به فرمانروایی آشیکاگا تاکائوجی و دوره موروماچی (۱۳۳۶–۱۵۷۳) منتقل و نام اشخاص تغییر داده شده‌است.
کابوک را نخواهد و شاخ آرزو کند وز شاخ سوی بام شود باز گردگرد