شاد باد

معنی کلمه شاد باد در لغت نامه دهخدا

شاد باد. ( اِ مرکب ) نام پرده ای است از موسیقی. ( فرهنگ جهانگیری ) :
دو خانه نوای چکاوک زنیم
یکی شاد باد و دگر نوش باد.حکیم سوزنی ( از فرهنگ جهانگیری ).

معنی کلمه شاد باد در فرهنگ عمید

از الحان قدیم ایرانی.

معنی کلمه شاد باد در فرهنگ فارسی

پرده ایست از موسیقی .

جملاتی از کاربرد کلمه شاد باد

که شادست و زو مملکت شاد باد شهنشاه گیتی ملک ارسلان
داشت از روی مصلحت دو سه روز دل او را که شاد باد نژند
پیوسته شاد باد که شادیم ازو همه زو خرمیم سخت که در خرمی زیاد
فرخنده باد بر تو به شادی هزار عید طبع تو شاد باد به روزی هزار بار
همیشه دشمن شان پست باد و دوست بلند همیشه ناصح شان شاد باد و حاسد خوار
درونت به تأیید حق شاد باد دل و دین و اقلیمت آباد باد
روح تو چون خاطر من شاد باد شاد شدم خانه ات آباد باد
سر تو سبز و دلت شاد باد و بخت بکام همیشه دولت را سوی در گه تو طریق
جاودان شاد باد شاه جهان دولت او قوی وبخت جوان
چوشه کرد برکاخ شاهی ورود سران سپه شاد باد و درود