شانه ای

معنی کلمه شانه ای در لغت نامه دهخدا

شانه ای. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) ( برگ مرکب... ) نام برگچه هایی است که در دو طرف دُم برگ اصلی و در امتداد و موازات آن قرارگیرند. چون : برگ گل سرخ و اقاقیا و گردو و غیره و بطور کلی نباتات تیره نخود و قسمتی از نباتات تیره گل سرخ دارای برگهای مرکب شانه ای میباشند. تعداد برگچه های آنها در گونه های مختلف متفاوت میباشد و در بعضی از گونه ها به یک و یا یک زوج تقلیل می یابد و برگهای مرکب شانه ای نیز ممکن است به برگهای مرکب جزء تقسیم گردند مانند انواع اکاسیا و جغجغه و شب خسب و غیره. این قبیل برگها را دوشانه ای مینامند. ( از گیاه شناسی ثابتی ص 252 ).

معنی کلمه شانه ای در فرهنگستان زبان و ادب

{pinnate} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی با ظاهر یا ساختاری شبیه به پر در گیاهان

جملاتی از کاربرد کلمه شانه ای

نیست در زلف سیاهش، گرم جولان شانه ای خویش را بر دود شمعی می زند پروانه ای
چندان زدش که او را بر جا نماند دیگر نه شانه ای و پشتی نه گردنی و نه دوشی
مژه بر هم نزند در دل شبهای دراز شانه ای را که سر زلف سخن در پیش است
چندان زدش که او را بر جا نماند دیگر نه شانه ای و پشتی نه گردنی نه دوشی
درازی هست در موی تو چندان که می باید به هر مو شانه ای چند
چون ندارم دسترس بر طره طرار او درگلستان شانه ای برزلف سنبل می زنم
نبض جان را نیست جز دست مسیحا محرمی شانه ای غیر از دل صدچاک بر گیسو منه
نیست بر دست کسی چشم پریشان خاطران زلف ماتم دیدگان را شانه ای در کار نیست
به راز خویش نتوان ساختن محرم دورویان را نگه دار از زبان شانه ای مشاطه کاکل را
ز شانه ای که به زلفت کشیده است نسیم هزار رشته جان در کشاکش افتاده