معنی کلمات حرف "ت" - صفحه 3
- توسم
- توتالیتر
- تاریک و روشن
- تهدید کردن
- تونل باد
- توزنده
- تسبیح گفتن
- ترشیح
- تنجیس
- تیزمغز
- تعزیرات
- تیز کردن
- تقلید کردن
- تهاتر
- تئودولیت
- تشخیص افتراقی
- تأییدیه
- تانیث
- تلسکوپ رادیویی
- تاج گذاری
- تبرزد
- تنظیم کردن
- تقاتل
- تاگی
- تاسف آور
- تبنی
- تباه ساختن
- تشمیر
- تقاضای بازار
- توطین
- تجاوزکار
- توقر
- تکیاختگان
- تحاویل
- توقیف کردن
- تطیب
- تهمینه
- تنوق
- تبطر
- تیزبینی
- ترکیدگی
- تفسیر کردن
- تجلد
- تریج
- تنافر
- تمیزکردن
- توغل
- ترک خوردن
- تضارب
- تشخیص دادن
- تکذیب
- ترخوانه
- تملیح
- تذبذب
- تابع زیان
- تپاک
- تأمل کردن
- تبادلات
- تلواسه
- تحارب
- تنخواه گردان
- تنحی
- تنازل
- تن در دادن
- تاییدن
- تاسیس کردن
- تاسیدن
- تأجیل
- تأدب
- تأذی
- تأسي
- تأويل
- تا بینهایت
- تاباک
- تابع مخاطره
- ترجح
- تمدد
- تمحق
- تلید
- تسفسط
- ترف با
- ترش و شیرین
- ترخینه
- ترخیم
- ترجمه کردن
- تحرض
- تحرص
- تحدیث
- تحدب
- تحجر
- تحجب
- تحت اللفظی
- تحت الفظی
- تحت الامر
- تحبب
- تحاسد
- تجویز دارو
- تجوهر
- تجوع
- تجهیل
- تجهیزات عملیات
- تجهز
- تجنید
- تجنن
- تجمیل
- تجملات
- تجمش
- تجلیگاه
- تجلید
- تجعید
- تجریه
- تجریع
- تجري
- تجدیدنظرطلبی
- تمالک
- تماسیح
- تماثل
- تلماسه
- تلیین
- تلگرافچی
- تلکه
- تلیت
- تکریر
- تکرر ادرار
- تکحل
- تکافو
- تکاثف
- تک یاخته
- تپنده
- تپل
- تِز
- تيه
- تيك
- توکله
- توپولوژیکی
- توپ و تشر
- توي
- توهیم
- تون تاب
- تون به تون
- تون آپ
- تولیدکننده نرمافزار
- تولیدمثلی
- تولیدمثل جنسی
- تولید ۲
- تولید ۱
- تولید نرمافزار
- تولدگاه
- تولب
- توقیت
- توفیدن
- تیرچه
- تیروژ
- تیره پشت
- تیردان
- تیرتاش
- تیراژه
- تیرآهن
- تیر کردن
- تیر مایل
- تیخ
- تیولی
- تیمگان
- تیمارخوار
- تیم بان
- تیلر
- تیفویید
- تیغک
- تیغستان
- تیغال
- تیزنظر
- تیزنا
- تیزدندان
- تیرکش
- تیرک مهار
- تیامین
- تکگویی
- تکوجهی
- تکشاخ
- تکزن
- تکییف
- تکیف
- تکیده
- تکژ
- تایق
- تایم اوت
- تبادل گرما
- تبادل یون
- تباعت
- تباکی
- تبتیل
- تبدار
- تبدد
- تبهکاری
- تبویب
- تبکیت
- تبکیر
- ترک صف
- ترکیبات آلی فرار
- ترکیده