تسبیح گفتن

معنی کلمه تسبیح گفتن در لغت نامه دهخدا

تسبیح گفتن. [ ت َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) تأویب. عبادت خدا. نام خدا را به پاکی بر زبان آوردن :
یارب بدست او که قمر زد دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا.سعدی.و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.

معنی کلمه تسبیح گفتن در فرهنگ معین

( ~. گُ تَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) نیایش خدای را کردن .

معنی کلمه تسبیح گفتن در فرهنگ فارسی

نیایش خدای کردن ذکر خدای کردن .

معنی کلمه تسبیح گفتن در ویکی واژه

نیایش خدای را کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تسبیح گفتن

گفتند یا اویس چون طاقت می‌داری شبی بدین درازی بر یک حال؟ گفت ما خود هنوز یکبار سبحانَ رَبّی الأعلی نگفته باشیم در سجودی، که روز آید؛ خود سه بار تسبیح گفتن سنّت است. این از آن می‌کنم که می‌خواهم که مثل عبادت آسمانیان کنم.