تولب

معنی کلمه تولب در لغت نامه دهخدا

تولب. [ ت َ ل َ ] ( ع اِ ) کره گورخر. ( دهار ). خرکره. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به معنی خرکره ؛ یعنی بچه خر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || گوساله. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تولب در فرهنگ معین

(لَ ) (ق مر. ) مأیوس ، دَمق .

معنی کلمه تولب در فرهنگ فارسی

کره گورخر خر کره

معنی کلمه تولب در ویکی واژه

مأیوس، دَم

جملاتی از کاربرد کلمه تولب

ازفضل ورحمت تولب رشک می‌ گزد بر ناخن شکسته‌کلید خزینه‌ها
تولباچیک (به روسی: Толбачик) آتشفشانی فعال به ارتفاع ۳۶۸۲ متر واقع در شبه‌جزیره کامچاتکا در خاور دور روسیه است. میدان گدازه‌ای نیز با همین نام در این منطقه قرار دارد.
نگر که باد برو بر چگونه مستولبست که گاه دایره سازد ازو و گه پرگار
هم از فخریه عمر و بن کلثوم هم از زجریه نمربن تولب
شهرهای هرزوگنراس، وورسلن، اشوایلر، اشتولبرگ و روتگن در ناحیه آخن، رئران، کلمی و پلومبیر در استان لیژ بلژیک، و شهرهای والس، گولپن-ویتم، سیمپلولد و هیرلن در استان لیمبورخ در هلند از منطقه‌های هم‌مرز آخن هستند.
چنان به عشق تولبریزجلوه خویشم که هر طرف رودم، دل دچار آینه است