ترکیدگی

معنی کلمه ترکیدگی در لغت نامه دهخدا

ترکیدگی. [ ت َ رَ دَ / دِ ] ( حامص ) شکافتگی و ترک داری. ( ناظم الاطباء ). ترک. کفتگی. کافتگی. غاچ. شکاف. شکافتگی : ترکیدگی لب ، شقاق الشفه. ترکیدگی مقعد، شقاق المقعد. و رجوع به ترکیدن شود.

معنی کلمه ترکیدگی در فرهنگ فارسی

شکافتگی و ترک داری ترک کفتگی غاچ شکاف شکافتگی ترکیدگی لب ترکیدگی مقعد .

جملاتی از کاربرد کلمه ترکیدگی

مهندسان همیشه به‌طور اتفاقی در حین حفاری ذخایر نفت و گاز، آن‌هم به عنوان عامل ترکیدگی لوله‌ها یا انسداد خطوط با این ترکیب برخورد می‌کردند. دیدگاه‌ها زمانی تغییر کرد که مشاهدات نشان داد در اطراف بسیاری از سایت‌های رها شده، گاز متان فضای منافذ یخ را با غلظتی حدود ۵۰ درصد یا بالاتر و چگالی ۱۶۰ برابر چگالی‌اش در دما و فشار روی زمین پوشانده است. این کشف، لایه‌های یخ را به معدنی طلایی برای کشورهای مختلف و شرکت‌های انرژی تبدیل کرد.
چگالی آب برخلاف اکثر مایعات با انجماد کاهش می‌یابد. در فشار ۱ اتمسفر و دمای ۳٫۲۹ درجه سلسیوس، آب به بالاترین چگالی خود یعنی ۱۰۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب می‌رسد. چگالی یخ ۹۱۷ کیلوگرم بر متر مکعب بوده و حجم آن ۹٪ افزایش می‌یابد. این افزایش حجم می‌تواند باعث ایجاد فشارهای بسیار زیادی شود به گونه‌ای که باعث ترکیدگی لوله‌ها و ترک برداشتن تخته‌سنگ‌ها شود.