تکزن
معنی کلمه تکزن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تکزن
زندهرود از اثر مستی باران گذرد سرخوش و عربدهجو رقص کن و دستکزن
آفتاب اندر فلک دستکزنان ذرهها چون عاشقان بازیکنان
سوی تیغ عشقش ای ننگ زنان صد هزاران جان نگر دستکزنان
برجهید از خواب انگشتکزنان گه غزلگویان و گه نوحهکنان
شوخ اشتکباز من کارش بود دستکزنی در میان دلبران طاق است در جفتکزنی
تیشه کران تیشه به چندن زدند پتکزنان پتک بر آهن زدند