تفسیر کردن

معنی کلمه تفسیر کردن در لغت نامه دهخدا

تفسیر کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آشکار و هویدا کردن سخن. ترجمه کردن. شرح کردن و بیان کردن سخنی از زبانی بزبانی دیگر و یا توضیح کردن سخنی غامض را بزبانی روشن و آشکار :
ز سینه تا به لب آیین نیشتر دارم
حدیث از جگر پاره میکنم تفسیر.خاقانی.کنم تفسیر سریانی ز انجیل
بخوانم از خط عبری معما.خاقانی.میکند باد صبا هر روز پیش از آفتاب
مصحف خلق ترا از بوی گل تفسیرها.صائب ( از آنندراج ).عقل نتواند ادا کردن ادای حسن را
عشق میخواهد که تفسیری کند این آیه را.واله هروی ( از آنندراج ).دارد گل ریاض حقیقت گلاب راز
مصحف به پیش دارم و تفسیر میکنم.اسیری ( از آنندراج ).

معنی کلمه تفسیر کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گزارش کردن بیان کردن شرح دادن . ۲ - تشریح معنی و لفظ آیات قر آن .

معنی کلمه تفسیر کردن در فرهنگستان زبان و ادب

{interpret} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ترجمه و اجرا کردن خط به خط (یک خط در هر مرحله ) گزاره های زبان منبع

معنی کلمه تفسیر کردن در ویکی واژه

interpretare

جملاتی از کاربرد کلمه تفسیر کردن

دو عالم را چنین تفسیر کردند ز دنیا و آخرت تعبیر کردند
حکیمان می بسی تقریر کردند کتبها را پر از تفسیر کردند
یکایک را همی تقریر کردن ز شرع و دید جان تفسیر کردن
معنی پیچیده می پیچد زبان تقریر را آیه آن زلف را تفسیر کردن مشکل است
و دیگر هیچ ننوشته بود. سلطان محمود با همه کاتبان محتشم در اندیشهٔ آن افتادند که این سخن مرموز چیست؛ هر آیتی را که در قرآن الم بود همه برخوانند و تفسیر کردند، هیچ جواب سلطان محمود نیافتند. آخرالامر خواجه ابوبکر قهستانی جوان بود و هنوز درجهٔ نشستن نداشت و در میان ندیمان که بر پای ایستاده بودند، گفت: ای خداوند، خلیفه نه الف و لام و میم نوشته است، بل که خداوند او را تهدید کرده بود به پیلان و گفته که: خاک دارالخلافه را بر پشت پیلان غزنی آرم، جواب خداوند نوشته است این سوره که:
ابن عباس، کلبی، و حسن همین تفسیر کردند، قالوا: هو اول بیت وضع للناس یحجون الیه و یعبد اللَّه فیه. برین قول «بیت» بمعنی مسجد است کقوله: «أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً» ای مساجد. و کقوله تعالی: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یعنی المساجد.