تحبب

معنی کلمه تحبب در لغت نامه دهخدا

تحبب. [ ت َ ح َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) دوستی نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || سیراب شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). سیرابی. ( منتهی الارب ).سیراب شدن شتران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تحبب الحمار؛ امتلأ من الماء. یقال : شرب حتی تحبب ؛ ای انتفخ کالحب. ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || ( اِمص ) اول سیرابی. ( قطر المحیط ).

معنی کلمه تحبب در فرهنگ معین

(تَ حَ بُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) دوستی جستن ، دوستی ورزیدن .

معنی کلمه تحبب در فرهنگ عمید

دوستی نمودن، اظهار دوستی و محبت کردن.

معنی کلمه تحبب در ویکی واژه

دوستی جستن، دوستی ورزیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه تحبب

وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ معنی استغفار و موضع این ثُمَّ از پیش رفت، إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ رحیم بالمؤمنین ودود متحبب الی عباده و بالاحسان علیهم. میگوید: خداوند من مهربانست. و بخشاینده بر مؤمنان، سخت دوست دار ایشان. و مهر او کننده میان خود و بندگان، بنیکو کاری کردن با ایشان وَدُودٌ بناء مبالغة است فعول بمعنی فاعل، و روا باشد که فعول بمعنی مفعول بود، و بهر دو معنی صفت خداست، و او را سزاست، فانّه تعالی یودّ المؤمنین و یودّونه، کما قال جلّ و عزّ: یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ و قال: وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. و قال: سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا.