تکاثف
معنی کلمه تکاثف در فرهنگ معین
معنی کلمه تکاثف در فرهنگ عمید
۲. انبوهی و ستبری.
۳. (فیزیک ) [منسوخ] چگالی، جرم حجمی.
معنی کلمه تکاثف در فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) انبوه شدن ستبر گشتن فراهم آمدن فشرده شدن . ۲ - غلیظ شدن . ۳ - ( اسم ) فشردگی ستبری . ۴ - غلظت . جمع : تکاثفات . یاتکاثف نسبی . مقایسه کردن تود. ویژ. اجسام یا یکدیگر چگالی یک جسم نسبت بجسم دیگر مساوی نسبت تود. ویژ. آنهاست .
معنی کلمه تکاثف در دانشنامه آزاد فارسی
(در مقابل تخلخل، به معنی ستبرشدن و برهم نشستن، مآلاً به معنی کاهش حجم) در اصطلاح فلسفی، وضعیتِ عارض بر جسم، بدان وجه که یا در حجم یا در اجزای آن اثر گذارد. تکاثف بر دو گونه است: ۱. حقیقی: که در آن اجزای جسم کاهش نمی یابد ولی حجمش کمتر می شود؛ همچون انقباض جسم براثر سرما. ۲. غیرحقیقی: که در آن کاهش حجم با خروج اجزایی از آن همراه است؛ همچون خروج هوا از چرخ ماشین. نیز ← تخلخل
معنی کلمه تکاثف در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تکاثف
قهوم بدت من غیبة لعقو لهم تکاثف امطار هو اطلها مدد
آرخلوس (به یونانی: Ἀρχέλαος) فیلسوف پیشاسقراطی چندگانهگرا اهل آتن بود. عمده شهرتش را مدیون آنست که شاگرد آناکساگوراس و استاد سقراط بودهاست. متافیزیک آرخلوس ترکیبی از آرای پیشینیان بود. جوهر متافیزیک او اصول آناکساگوراس با بعضی تغییرات و اصلاحات؛ منجمله پذیرش تقدم گرم و سرد آناکسیماندروس، تکاثف و تخلخل هوای آناکسیمنس، و چهار عنصر امپدوکلس است.