تسفسط. [ ت َ س َ س ُ ] ( ع مص ) سفسطة. سوفسطایی شدن : این تسفسط نیست تقلیب خداست می نماید که حقیقتها کجاست.مولوی.پس تسفسط آمد این دعوی جبر لاجرم بدتر بود زین هر دو گبر.مولوی.و رجوع به سفسطه و سوفسطایی شود.
معنی کلمه تسفسط در فرهنگ معین
(تَ سَ سُ ) [ ع . ] (مص ل . ) سفسطه کردن ، استدلال باطل کردن .
معنی کلمه تسفسط در ویکی واژه
سفسطه کردن، استدلال باطل کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه تسفسط
این تسفسط نیست تقلیب خداست مینماید که حقیقتها کجاست
پس تسفسط آمد این دعویِ جبر لاجرم بدتر بود زین رو ز گبر