تأییدیه
معنی کلمه تأییدیه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تأییدیه
حال دیگر املی وقت خود را صرف خوشحال کردن دیگران میکند از پدرش گرفته که بعد از دست دادن همسر خود دچار غم و اندوه شده تا همکار و همسایهٔ خود (البته بهطور غیرمستقیم طوری که هیچکدام متوجه نشوند) املی تنها کمک نمیکند بلکه با شیطنت آدمهای منفی فیلم را نیز اذیت میکند و خود را یک زورو میداند. نکته جالب فیلم این است که املی برای اکثر کارهای خود به دوربین نگاه میکند و از تماشاگر تأییدیه میخواهد.
در حوزه زندگی شخصی، آنها که تحت سرپرستی هستند ــ شامل زنان و خردسالان ــ نیز بههمان طریق ناچار به کسب تأییدیه از جانب سرپرستشان (معمولاً پدر) برای انجام کاری خاص بودند. برای نمونه، پدر خانواده[یادداشت ۷] ازدواج پسرش را رسمیّت میبخشید.