تنظیم کردن

معنی کلمه تنظیم کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نظم دادن بسامان کردن مرتب ساختن . ۲ - بهم پیوسته کردن .

معنی کلمه تنظیم کردن در ویکی واژه

coordinare
compilare

جملاتی از کاربرد کلمه تنظیم کردن

خدمه بعد از دو روز بی‌حادثه آماده ورود مجدد به جو زمین شدند. کامپیوتر ورود مجدد را کنترل می‌کرد و خدمه پشت فضاپیما را به سمت زمین تنظیم کردند. اگر کامپیوتر از کار می‌افتاد، بورمن هدایت را در اختیار می‌گرفت.
در سال ۱۳۲۰، آلن مک دانیل به همراه چند نفر دیگر از اعضای محفل ملی بهائی آمریکا یک شکایت قضائی علیه سهراب با هدف متوقف کردن او از استفاده از نام بهائی تنظیم کردند. محفل ملی گمان کرده بود که این استفاده از نام بهائی باعث شده‌است که افراد گمان کنند که او نمایندهٔ رسمی آئین بهائی بوده و با آن مرتبط است.