معنی کلمات حرف "ت" - صفحه 4
- ترکخوردگی
- ترگیل
- تریلوژی
- تریلیوم
- تریوه
- ترفنج
- ترمیم بافت
- ترنانه
- ترنگاترنگ
- ترهب
- ترهه
- ترور کردن
- تروق
- ترک جوش
- ترخص
- ترخون
- تردش
- تردک
- ترسه
- ترش آشه
- ترشدن
- ترشروئی
- ترشیده
- ترعه
- ترحم فرستادن
- ترحال
- ترتیب جزئی
- ترت و مرت
- تربیوم
- تربیت شنوایی
- تربي
- ترایب
- تراکمی
- تراژن
- تعمیر اساسی
- تعمیر کردن
- تعمم
- تعمق
- تعلیم دادن
- تعلیف
- تعقب
- تعطیلات طولانی
- تعطیلات کوتاه
- توفان برف
- تنوز
- تنگ حال
- تنگ کردن
- تنگاب
- تنگراه
- تنگیاب
- تنگدره
- تنیس روی میز
- تنیزه
- تنگساری
- تار و تنبک
- تار و تور
- تار و مار شدن
- تارات
- تاراجگر
- تارک نشین
- تارکان
- تاریخ بابل
- تابوتدان
- تابآور
- تاتری
- تاتول
- تاج ۱
- تاج ۲
- تاخیره
- تادیبی
- تاباندن
- تابش باقیمانده
- تابش ترمزی
- تابش جو
- تابش خورشیدی
- تابش زمینه کیهانی
- تابش یوننده
- تابع اتلاف
- تابع نمایی
- تابعک
- تأمل کنان
- تأمیل
- تأمینات
- تأنیس
- تأویل جستن
- تأویلات
- تأکد
- تئوریسین
- تاب خوردن
- تحریمی
- تحریک کردن
- تحزب
- تحزین
- تحسين
- تحشیر
- تحصل
- تحصیلدار
- تحصین
- تحضیض
- تجارت الکترونیکی
- تجانب
- تجاور
- تجاوزگر
- تجبیر
- تجدید کردن
- تحریش
- تحریق
- تحریم کردن
- تبلج
- تبلد
- تبلیغات خاکستری
- تبلیغات سفید
- تبنک
- تبنگو
- تثبیت داخلی
- تثبیت نیتروژن
- تثمیر
- تجاذب
- تخنیق
- تخیل خلاق
- تداخل سازنده
- تدافی
- تدرب
- تدنی
- تدهین
- تذنیب
- تذکرات
- ترازش
- تخلیف
- تخلیل
- تخلیه کردن
- تخلیه ۱
- تخم جن
- تخماق
- تخمکگذاری
- تخمکی
- تخمیس
- تختهنرد
- تختنشینی
- تخجم
- تخجیل
- تخریب جنگل
- تخریج
- تخشع
- تخضع
- تخطیط
- تخله
- تصوب
- تصویر برجستهنما
- تصویر نظیر
- تصویر وارون
- تصویر ۱
- تصویرنما
- تضاحک
- تضجر
- تضرر
- تضعیف کردن
- تصافح
- تصحیح کردن
- تصحیحی
- تصدر
- تصعد
- تصفح
- تصفیه مقدماتی
- تصنعی
- تصنیع
- تشمیم
- تشهی
- تشوش
- تشوق
- تشوه
- تشویق کردن
- تشکک
- تصادق
- تصادم
- تشاهد
- تشاور
- تشاکل
- تشاکی
- تشتت
- تشتر
- تشدید مغناطیسی هسته
- تشریک
- تشعب
- تشفیع
- تقریظ
- تقسیم کار
- تقشف
- تقلب کردن
- تك
- تلاحق
- تلازم
- تلاصق
- تفتیک
- تفجع
- تفخر
- تفرع
- تفریج
- تفریحگاه ساحلی
- تفریغ