معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 11
- زاگروس
- خردهبورژوا
- حموضت
- زمان انتقال
- بههمآوردن
- دشت بان
- جمال زاده
- راست و ریس
- راه عبور
- تایمر
- خمانیدن
- زمان ماند
- دراز دادن
- تحمل کردن
- بطیء
- توان تابشی
- تنحنح
- ختنه کردن
- بغان
- سارغ
- ستیزیدن
- آزمایش کردن
- جفاف
- اذن دادن
- تحمیل کردن
- اجتناب کردن
- ترافع
- حجرات
- تاب آوردن
- تلبث
- ترصیف
- سخیف
- روگذر
- آستر کردن
- ریشدار
- تنظیف
- ثقیله
- توزیع یکنواخت
- تازیدن
- تأدیه
- دورکن
- تننده
- سرهال
- تاریک خانه
- تعزیز
- انتقال اکسیژن
- آویختگی
- اخراج کردن
- زعامت
- تسارع
- جفت کردن
- جیک جیک
- آهریمن
- سرحال
- ترنجیدن
- توقفگاه
- جدران
- سفر برگشت
- سیاهنمایی
- خوشبو کردن
- ترشح کردن
- زرباف
- اشغال نظامی
- جورایی
- خازه
- داد و قال
- تضوع
- تنقاد
- دساتیر
- خروزان
- ترفق
- ساقط شدن
- ديان
- بخش شدن
- تکرر
- تعاطی
- آشوب کردن
- تفتن
- تفسان
- شارلاتان
- آموزش دیدن
- تعالیق
- دیمومت
- تیماردار
- تکسیر
- دمای میانگین
- سربها
- جام ۳
- تنمر
- خانه بهداشت
- تصفیهخانه
- تصویرنگاری
- جریره
- تلفیف
- تناصر
- اجتماعی شدن
- زیرساختی
- ربایندگی
- ثابت گرانش
- دوربین مخفی
- دارالمجانین
- خودمحور
- خونگیری
- رایانه شخصی
- استارت آپ
- دریوزگی
- تشدد
- تک فریبنده
- ستوندار
- خوهل
- خاراشکن
- آرایش جنگی
- درجه ۱
- دیپلمه
- تفریق کردن
- توری پراش
- سمراء
- اکدر
- سررشته دار
- تهاویل
- خشتمال
- دهیاء
- رزایا
- رساننده خدمات اینترنتی
- آویزان شدن
- آونگان
- تواعد
- سردمدار
- دیوجان
- حدي
- سنگربندی
- حسابگر
- سرجه
- زادبوم
- خط آرامی
- تفتیح
- انرژی فعالسازی
- حالت برانگیخته
- حالت مفعولی
- دالیان
- بازیابی اطلاعات
- داني
- زاینده رود
- بیل و کلنگ
- آندوسپرم
- بی موقع
- جنگل انبوه
- رای گیری
- حصول اطمینان
- اثر پوست
- ذخیرهشده
- آکومولاتور
- براه افتادن
- جراثیم
- حرف حساب
- جبهه گرم
- جوذر
- خودکشی ناموفق
- آگهی دادن
- باسکی
- خامه زده
- سیاه سرفه
- اجتماعیون
- رقاد
- دارالحکومه
- دستور زایشی
- خطام
- حنق
- دنانیر
- حقابه
- آنقر
- دعوا کردن
- سنگ آسیاب
- جارف
- درختکار
- حساب دیفرانسیل
- خفچه
- دِری
- اوج خورشیدی
- خط عبور
- ایستگاه اصلی
- خشکه مقدس
- سپوس
- توحل
- بهدین
- ترگون
- سماک اعزل
- اتاقک خلبان
- دریدگی
- زاکیه
- درخمی
- بداهه نوازی
- سباعی
- خماند
- خلنج
- زمینلرزه بزرگ
- تابع شدن
- بابرکت
- تداوی
- ایدع