تشدد
معنی کلمه تشدد در فرهنگ معین
معنی کلمه تشدد در فرهنگ عمید
۲. سختی کردن، درشتی کردن.
معنی کلمه تشدد در فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) سخت شدن سختی کردن تندی نمودن . ۲- راندن دواندن . ۳-( اسم ) سختی درشتی . جمع : تشددات .
معنی کلمه تشدد در ویکی واژه
سخت شدن، سختی کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه تشدد
هم از تفقد آن یک ستم به جای ستم هم از تشدد این یک بلا به جان بلاست
به تشدد دهان کند همه باز گاه گاهی برآورد آواز
پیوسته از تشدد او مدعی دین خم گشته زیر اره چو دال مشدد است
این فاحش در بیت بخیل است و این متشدد هم بخیل است، چنانک گفت: وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ ای لبخیل.
وز کف خلق سی چهل ملیون شد برون زین تشدد قانون