سنگربندی

معنی کلمه سنگربندی در لغت نامه دهخدا

سنگربندی. [ س َ گ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) برآوردن سنگر در مقابل دشمن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه سنگربندی در فرهنگ عمید

عمل ساختن و آماده کردن سنگر.

معنی کلمه سنگربندی در فرهنگ فارسی

بر آوردن سنگر در مقابل دشمن
عمل سنگر بستن .

معنی کلمه سنگربندی در ویکی واژه

barricata

جملاتی از کاربرد کلمه سنگربندی

بنا بر گفته جهانگردان، در دوره صفوی این بقعه دارای فرشهای زیبا و پرده‌های نفیس بوده که اکنون اثری از آن‌ها باقی نیست. روی ازاره بیرونی دیوارهای جانبی بقعه آیاتی از قرآن به صورت گچبری نقش بسته که از اهمیت هنری شایان توجهی برخوردار است. در دو طرف شاه‌نشین جنوبی بقعه، دو اتاق شش ضلعی قرار دارد که دارای سقف مقرنس زیبا و ظریفی است که کتیبه‌ای بر روی در چوبی آن حکاکی شده‌است.در دوره مبارزات مشروطه ستارخان در بام این مکان سنگربندی کرده بود و همچنین سقف گنبد آن از طلا بوده که در اثر اصابت گلوله های توپ تحریب شده و اهالی روستا آنرا در حیات محوطه مدفون میکنند و بعد ها به سرقت میرود .
تاریخ دقیق استفاده از کیسه‌های خاکی خیلی مشخص نیست اما عمدتاً به قبل از زمان جنگ جهانی اول برمی‌گردد که سربازان کیسه‌های پر از شن را برای سنگربندی استفاده می‌کردند. در قرن گذشته، سایر ساختمان‌های کیسه خاکی تحت تحقیقات گسترده‌ای قرار گرفتند و به آرامی شروع به به رسمیت شناختن جهانی به عنوان راه حلی قابل قبول برای ارائه مسکن مقرون به صرفه کردند.
آرمینیوس چندی با ماربود پادشاه بوهم درگیر شد، اگرچه نیروی ماربود پس‌نشستند، ولی سنگربندی سترگ آن سامان جلوی پیروزی آرمینیوس را نیز گرفت. از دیگرسو آرمینیوس در خانه نیز با گرفتاری‌هایی رودررو بود، برای نمونه با خویشان همسر به بندافتاده‌اش و نیز سرکرده‌های هواخواه روم.