سپوس

معنی کلمه سپوس در لغت نامه دهخدا

سپوس. [ س َ ] ( اِ ) رجوع به سبوس شود.

معنی کلمه سپوس در فرهنگ معین

(سُ یا سَ ) (اِ. ) ۱ - پوست گندم یا جو. ۲ - پوست آرد نشدة دانة غله .

معنی کلمه سپوس در فرهنگ عمید

= سبوس

معنی کلمه سپوس در فرهنگ فارسی

سبوس، پوست گندم یاجو، پوست آردنشده دانه گندم
( اسم ) ۱ - پوست گندم یا جو . ۲ - پوست آرد نشده دانه غله ( گندم جو ) ۳ - نوعی مرض جلدی که در طبقه شاخی اپیدرم تحت تاثیر برخی قارچها پوسته پوسته شده و میریزد . یا سپوس سر . شوره سر که عبارت از پوسته بشره سر میباشد که بر اثر فعالیت قارچهای کچلی و برخی قارچهای انگلی دیگر که از سر بشکل پوسته ها و فلسهایی جدا میکند شوره سر سبوس .

معنی کلمه سپوس در ویکی واژه

پوست گندم یا جو.
پوست آرد نشدة دانة غله.

جملاتی از کاربرد کلمه سپوس

دین را طلب نکردی و دنیا ز دست شد همچو سپوس تر نه خمیری و نه فطیر
در سال ۱۴۹۲ میلادی کریستف کلمب، دریانورد اسپانیایی، قارهٔ آمریکا را به‌صورت رسمی کشف کرد، اما او تصور می‌کرد که به سرزمین هند رسیده‌ است. به همین دلیل، مردم آن منطقه را «هندی» نامید. اما تقریباً پنج سال بعد از کشف کریستف کلمب، آمریکو وسپوس ایتالیایی به آمریکا سفر کرد و چون کریستف کلمب فرض کرد به هند سفر کرده آمریکو آن قاره را به نام خود ثبت کرد.
من آن گاوم ای شیر دل نیک دانی که هر جا که باشم بیابم سپوسی