معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 10
- داستان مصور
- بنگاب
- سگاله
- دستره
- تفکر کردن
- ساویدن
- زایدالوصف
- تسمین
- تقاسم
- تحالف
- جرمزدایی
- زیرافکن
- شادیچه
- تپه سیلک
- تورنگ
- سویسی
- انقلاب نوسنگی
- زمان سفر
- حالت انرژی
- توضیح دادن
- بی آلایش
- بد دخت
- بگشن
- حرف عطف
- تهیج
- امزجه
- اجارهکننده
- سررسید
- اجاره کردن
- اخدان
- تخیر
- اکواب
- آلودگی گرمایی
- دست باف
- اندرکنش
- اتاقک ابر
- آیندهپژوه
- بین النهرین
- زاموآ
- سوریان
- سوور
- آرگیشتی
- آذرگشنسب
- آذرپرست
- رشوه خوار
- رمانیدن
- اعاجیب
- تسویت
- دریای آزاد
- خط انتقال
- جغرافیای سیاسی
- بی تجربه
- آمیزش کردن
- تلقیح
- سانتی متر
- سنبه
- خالص کردن
- بدهکاری
- آزرده کردن
- بیزار کردن
- اقتطاف
- زواله
- حصید
- بریء
- اختلال خلقی
- رفتاردرمانی
- سوءمصرف مواد
- تاي
- حلي
- دروغ پرداز
- بارجا
- تشیید
- ایتلاف
- اقاله
- التجاء
- انطلاق
- تثقل
- جرم سیاسی
- جسم سیاه
- تابش جسم سیاه
- رسانش گرما
- انرژی درونی
- رادیاتور
- انرژی گرمایی
- سه پری
- دستمال کاغذی
- سوزانه
- تمرغ
- تلعثم
- تراخی
- تثاقل
- اهمال کردن
- سفاری
- سیاه پستان
- سطح زیر کشت
- الکتروموتور
- شاماخ
- انزواطلب
- خفتانه
- دادائیسم
- تغییرات روزانه
- ابژکتیو
- راه خروجی
- رکاب زدن
- سنبیدن
- روزمینی
- سیاه قلم
- درنشانده
- دیوارنگاره
- سیماب گون
- سینه پوش
- سینهمالان
- سکرتر
- تبخیرکن
- سلمک
- شآمت
- سر درآوردن
- خوارکار
- ستهنده
- زاغ رنگ
- دوتایی طیفی
- سریدن
- بچه ننه
- رشته پیرو
- سانسور کردن
- ساختار جمعیت
- سربروس
- ساز دادن
- خط ۱
- ساده زنخ
- ادراک حسی
- ترافرازنده
- بریغ
- جادری
- سبزدیسه
- خودتراش
- ریل استاندارد
- زاغه نشین
- زاووش
- زبالهدان
- زریوار
- الفبای فارسی
- ریگزار
- زهرچشم
- زلاندنو
- زمان اکار
- تپه حصار
- آیسک
- زنبارگی
- تیر کشیدن
- جهودانه
- آگنج
- سرآویز
- ذوسنطاریا
- اولین رسید
- دستفروش
- برخورد کردن
- تیجان
- جمهره
- اسپردن
- بی عرضه
- زیرجلدی
- رشد کردن
- بلااستفاده
- برتنی
- ترازنامه
- دگرگشت
- دالای
- سر باز زدن
- ريق
- بنجشک
- حق تقدم
- توکیل
- تکسو
- سیاست زبانی
- تکرارش
- دایر شدن
- تولیم
- خورپا
- ساختار اول
- دورهبندی
- خودبیمارانگار
- تحلق
- زهه
- جامگی خوار
- دفال
- حال کردن
- سرجنبان
- راهنگ
- دگرهای
- خرده ریز
- درجه ممتاز
- جنگ اطلاعاتی
- خفج
- توقع داشتن
- سفارتخانه
- شادورد
- جنون آمیز
- بی حوصله
- سعیا