آرایش جنگی

معنی کلمه آرایش جنگی در ویکی واژه

آرایش‌جنگی
(نظامی): نظم و ترتیب و نحوه استقرار افراد، امکانات، تجهیزات، و جنگ‌افزارهای موجود.

جملاتی از کاربرد کلمه آرایش جنگی

یونانیان دست به تعقیب زدند و دائماً فریاد می‌زدند آرایش جنگی به هم نخورد و به این ترتیب مداوم جلو بروند. ارابه‌های داس‌دار سپاه پارس شروع به حرکت کردند. کمان‌داران سعی می‌کردند بعضی از ارابه‌رانان را با تیر بزنند. بعضی از آن‌ها با تیر زده شدند و گاه ارابه‌های بدون سرنشین به سوی سپاه خودی برمی‌گشت و بر نیروهای خودشان می‌تاختند.
آریان در مورد آرایش جنگی چنین آورده‌است: در جناح چپ سواره نظام غربی و دهایی و رخجی صف بسته بودند و نزدیک آن سواره نظام و پیاده‌نظام پارسی که با هم مخلوط بودند. در جناح راست سل سوریان، اهالی میانرودان، مادی‌ها، پارتی‌ها، سکاها و پس از آن تپورها و هیرکانی‌ها ایستاده بودند. در قلب، داریوش با تمام خانواده و نجبای ایران قرار گرفته بود و هندی‌ها و کاریان و آناپاست‌ها و تیراندازان آمارد در اطراف او بودند.
کوروش از ارابه خود پایین پرید، زره پولادی خود را به تن کرد. سوار بر اسب شده و زوبین به دست گرفت و فرمان داد سپاه آماده شده و آرایش جنگی بگیرد.
در روزهای ابتدایی فیلم در دوران فیلم صامت، گریم سینمایی همچنان بسیار در سنت گریم تئاتر بود و به شیوه ای بسیار سبک استفاده می‌شد. بعدها، گریم فیلم با گرایش‌های مد مربوطه اقتباس شد و حتی توانست برخی را از طریق رسانه فیلم (باربارلا، پالپ فیکشن) آغاز کند. مدل‌های معروفی مانند مرلین مونرو یا گرتا گاربو به نمادهای فیلم تبدیل شدند و بالعکس. فیلم‌هایی مانند آخرالزمان اکنون حتی توانستند ژانرهای مختلف «آرایش» را با هم ترکیب کنند. فرانسیس فورد کاپولا نه تنها به سرهنگ دیوانه کورتز (مارلون براندو) با آرایش جنگی سبز و سیاه استتارش چیزی نظامی می‌دهد، بلکه چیزی شیطانی نیز می‌دهد، زیرا گریم بر اساس گریم دوران فیلم صامت است.
مسلم به نیروهایش آرایش جنگی داد، و فرماندهی دو قبیله تمیم و همدان را به ابوثمامه سپرد. در این تحرک، ابوثمامه بسیار پایداری کرد. امّا با فراری شدن افراد تحت فرمانش به قبیله خود رفت و مدّتی در بین آن‌ها پنهان بود. با آن‌که ابن زیاد او را تعقیب می‌کرد موفّق به دستگیری او نشد.
ناگهان پاته‌گیاس پارسی و همراه همیشگی کوروش سوار بر اسبی فرا رسید و به زبان پارسی و یونانی به صدای بلند اعلام کرد که اردشیر دوم، شاهنشاه پارس با نیرویی بزرگ و آرایش جنگی نزدیک می‌شود. این خبر هراس بزرگی را ایجاد کرد، زیرا یونانیان و دیگران گمان کردند که پیش از آنکه آماده شوند و آرایش جنگی بگیرند سپاه پارس بر سر آن‌ها خواهد ریخت.
روز به نیمه رسیده و هنوز از سپاه پارس خبری نبود. کمی از بعدازظهر ابر سپیدی از گردوخاک دیده شد و نوعی تاریکی دشت را فرا گرفت. با نزدیک شدن سپاه پارس به تدریج برق زره‌های برنزی و نوک نیزه‌ها پیدا شد. سواره‌نظام پارس با زره‌های سپید در جناح چپ بود و گفته می‌شد فرماندهی آن‌ها با تیسافرن است. در کنار آن‌ها سربازانی با سپرهای بافته از ترکه بید آرایش جنگی داشتند و در کنار آن‌ها پیاده‌نظام سنگین پارس با سپرهای چوبی که تا پاهای آن‌ها را می‌پوشانید قرار داشتند. می‌گفتند که آن‌ها مصری هستند و کمانداران و سواران بیشتری در کنار آن‌ها بودند.