خاراشکن
معنی کلمه خاراشکن در لغت نامه دهخدا

خاراشکن

معنی کلمه خاراشکن در لغت نامه دهخدا

خاراشکن. [ ش َ / ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) سخت محکم. آنکه سنگ خارا بشکند. قوی. بسیار سخت :
یکی اسب باید مرا گام زن
سم او ز پولاد خاراشکن.فردوسی.حبذا اسبی محجّل مرکبی تازی نژاد
نعل او پروین نشان و سم او خاراشکن.منوچهری.همواره پشت و یار من پوئیده بر هنجار من
خاراشکن رهوار من شبدیزخال ورخش عم.لامعی.|| نام نسیجی است. قسمی جامه.

معنی کلمه خاراشکن در فرهنگ عمید

= خاراشکاف: یکی اسب باید مرا گام زن / سُم او ز پولاد خاراشکن (فردوسی: ۲/۱۲۷ حاشیه ).

معنی کلمه خاراشکن در فرهنگ فارسی

سخت محکم آنکه سنگ خارا بشکند

معنی کلمه خاراشکن در فرهنگستان زبان و ادب

{Saxifraga} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از خاراشکنیانِ چندساله با حدود 440 گونه

معنی کلمه خاراشکن در دانشنامه عمومی

خاراشکن ( نام علمی: Saxifraga ) نام یک سرده از تیره خاراشکنیان است.
معنی کلمه خاراشکن در فرهنگ عمید
معنی کلمه خاراشکن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خاراشکن در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه خاراشکن در دانشنامه عمومی

معنی کلمه خاراشکن در ویکی واژه

سرده‌ای از خاراشکنیانِ چندساله با حدود ۴۴0 گونه.

جملاتی از کاربرد کلمه خاراشکن

گفتی آن توبه چون سنگ تو چون شد که شکست چکنم ساغر می شیشه خاراشکن است
ز نعل ستوران خاراشکن سواران در مرگ را حلقه زن