خوشبو کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) معطر ساختن. تعطّر. ترویح.خوشبو گردانیدن. خوشبوی کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : روزی بت را بیرون آوردند به درّ و گوهر مرصعکرده و بمشک و عنبر خوشبو کرده. ( قصص الانبیاء ). از این جنبش آن بود مقصود من که خوشبو کنم مجمر از عود من.نظامی.و نیز رجوع به خوشبوی کردن شود.
معنی کلمه خوشبو کردن در فرهنگ فارسی
معطر ساختن تعطر
معنی کلمه خوشبو کردن در ویکی واژه
profumare
جملاتی از کاربرد کلمه خوشبو کردن
قرنهاست که از آدامس برای تمیز کردن دهان یا خوشبو کردن دهان استفاده میشود. اولین روش آدامسسازی در سال ۱۸۶۹ (۱۴۸ سال پیش) ابداع شد و ۵۹ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۲۸، آدامسهایی تولید شد که مواد دارویی به آنها اضافه میشد تا هنگام جویدن، مصرفکننده آنها را دریافت کند.