توقفگاه

معنی کلمه توقفگاه در فرهنگستان زبان و ادب

{parking} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] محلی عمومی که خودروها در آنجا برای مدت موقت نگهداری شوند

معنی کلمه توقفگاه در ویکی واژه

tappa

جملاتی از کاربرد کلمه توقفگاه

با شکست مبارزهٔ شبین قره‌حصار و پایان خونین و فجیع آن، مردم بی‌پناه شهر و روستاهای اطراف آن از خانه و کاشانهٔ خود رانده شدند و راه تبعیدی اجباری به مقصدی نامعلوم را درپیش گرفتند. در راه تبعید، آرام به سفارش مادر، که سرنوشت محتوم این قافله را پیش‌بینی می‌کرد، در یکی از توقفگاه‌های سر راه، نظر یک مأمور انتظامی را، که مالک روستایی در کوهستان بود، جلب کرد و به خدمت او درآمد. به این ترتیب، برای همیشه از مادر و دیگر افراد خانواده، که به سوی جنوب رانده می‌شدند، جدا شد.