معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 12
- بدلگامی
- تحلیل تصویر
- زیارت نامه
- خاربه
- راننده تاکسی
- سجیه
- سلامت روانی
- خیزاب
- سن پطرزبورگ
- تراداد
- بلدالامین
- تارمی
- دبیت
- باخدی
- سنگ سبز
- سرچین
- تجاوز کردن
- تیرباران کردن
- رامشگر
- تسریح
- بیدع
- داستان شدن
- خط اتصال
- اصلاح خط
- خوش خوراک
- بار مفید
- دبغ
- جهت یابی
- زیرغول
- بازی دادن
- داهول
- سپاردن
- خورگام
- توسم
- دوراهه
- خارسر
- دوتار
- باستانی کار
- دوره افسردگی عمده
- دک و پوز
- دق الباب
- بروشور
- آندوپلاسم
- سرخاریدن
- بخشداری
- رهبین
- ابزارساز
- زن جلب
- ادرارنامه
- باستیون
- زوپیر
- جبریه
- زنجیره غذایی
- توتالیتر
- سرکیسیان
- دیوکس
- خودگشن
- حوض خانه
- بختو
- افتراع
- دوسری
- تاریک و روشن
- دوربین ۱
- اتاقک تاریک
- آریاها
- جادار
- تهدید کردن
- برابری کردن
- تونل باد
- دریابنده
- رنگ باختن
- سفساف
- توزنده
- جواب کردن
- رد لرزه
- دم برآوردن
- دیرکرد
- درنفس
- آنکاره
- اسواران
- خیابان فرعی
- بریدن راه
- دندان شیری
- بغات
- ابویحیی
- ذوالقافیتین
- تسبیح گفتن
- سی. دی
- برنامه کاربردی
- دوآتشه
- ریاضتطلبی
- ساغرگیر
- روزنامه نویس
- زنجیرزنی
- روغناس
- روهنی
- بر سر آمدن
- جا داشتن
- دمامه
- ذرق
- سوپروایزر
- سیء
- شبانکاره
- شخج
- آبشیر
- آزمون شونده
- آژانس خبری
- اتش کش
- اختلال شخصیت خودشیفته
- استوارنامه
- اشتود
- انضاج
- اویار
- بیطره
- ترشیح
- تنجیس
- انگورهای
- آب فروش
- آب کاست
- آب چشی
- آب پیکر
- آب پیچ
- آب پاشی
- آب ندیده
- آب مقید
- آب مال
- آب قند
- آب کور
- آب گذشته
- آب گشاده
- آبا و اجدادی
- آبادسازی
- آبادگر
- آبافت
- آبال
- آبانگان
- آبای کلیسا
- آبایف
- آبایی
- آبجو ساز
- آبدار کردن
- آبدارو
- آبدوغ
- آبرادات
- آبناک
- آبلیمو
- آبلهکوب
- آبسنگ حاشیهای
- آبستره
- آبزدایی
- آبریک
- آبریزگان
- آبرود
- آبیاری نواری
- آبیاری منظم
- آبیاری قطرهای
- آبیاری تکمیلی
- آبی خاکی
- آبگینه خانه
- آبکره
- آبژل
- آبچال
- آبیاری کرتی
- آبیاری کردن
- آب لیمو
- آب پاش
- آببازی
- آببر
- آببها
- آبخوار
- آبخواه
- آبخیز
- آبدرمانی
- آبدهن
- آبدوغ
- آبراه
- آبریزان
- آبریزش
- آبسا
- آبسنج
- آبشامه
- آبشناس
- آبشور
- آبشکن
- آبنی
- آبوعلف
- آبپاش
- آبچک
- آبکند
- آبگشت
- آتالیق
- آتریاد
- آتریوم
- آتش باران
- آتش باری
- آتش به گور
- آتش بیار
- آتش خودی
- آتش زیر خاکستر
- آتش سوزاندن