معنی کلمه ایدع در لغت نامه دهخدا
ایدع. [ دَ ]( ع اِ ) زعفران. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ) ( ناظم الاطباء ). || چوب بقم. || شلمی است سرخ که از سقطری آورند و در تداوی جراحات بکار برند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || درختی است که بدان جامه ها رنگ کنند یا نوعی از حنا. || نام مرغی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).