معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 280
- تیغ اورد
- تیغ باران
- زغن اباد
- نیالا
- تیمار خانه
- زفت و زکور
- داموس
- عمیره
- بلور لایه
- روغن فروش
- صد و چهارده عقد
- روقه
- عنان ور
- عنان فکنده
- عنان زن
- زیرجامه
- تحاشی
- زوک
- خیوس
- امانت گذار
- اهرار
- ورزش خانه
- سبش
- طموح
- طنک
- طهارت جای
- اذین بندی
- ده زن
- حرف مهمل
- حرف چین
- حریب
- ظهرنویسی
- عاصب
- روحانی بخارایی
- مشیا
- مهدی محله
- شکافه زن
- شکر اویز
- ثومه
- دژم کردن
- ثیه
- دژه
- دژکام
- رستم بیگ
- تب از
- چیر بخت
- چیر جان
- خجسته بنا
- خجسته خصال
- چیره داشتن
- چیز خور شدن
- خجسته روز
- خجسته سرای
- خجسته سروش
- خجسته سفر
- خوض کردن
- سایه انداز
- خوق
- سایه برگ
- خوده
- جهاد جوی
- عمر شافعی
- ادسای
- عمر قره داغی
- ادسم
- خودپسندانه
- ادعا کار
- دزدان دره
- دست الود
- دست اویختن
- کعبه ویران کن
- کعبه پرست
- صولجان وش
- صولی
- صیامی
- صید افکندن
- صید افکنی
- صید انداز
- صید حرم
- ناپاک درون
- ناپاک چشم
- کچو کچو
- سم سم کار
- الکساندر و پول
- تنگ بضاعت
- کژ ابرو
- تنگ حالی
- تنگ دوست علی
- تنگ رسیدن
- تنگ رودیان
- کژ ترازو
- خارب
- خاربار
- تنگ زیست
- تنگ سودا
- گل چشمه
- گل کاسنی
- خارج از حد
- گل کامه
- خارج جمع
- خارج مرکز
- صد شاخ کردن
- ده بر
- طمع خام
- دو پوده
- شیرنی
- شیره ای
- شیره مالی
- شیروا
- رابو
- راتج
- عشرت افروز
- عشرت انگیز
- عشرت زای
- عشرت ساز
- عشرت سرای
- عشرت فزا
- عشرت کده
- عشره مبشره
- عشق باخت
- عشق باره
- غم انگیزی
- غم خوردن
- غم رسیده
- غمخواره
- غمخور
- غمزات
- دم شناس
- حلب بالا
- حلق اویز کردن
- بلند ساختن
- بلند نوا
- بلند و پست
- بلند گشتن
- بلنداختر
- بلندو
- رکل
- رکن الاسلام
- دم لیسه
- دم موش
- بیش خواری
- دم و دیم
- ری بلک
- پهلوان بچه
- جشنسف
- مرکب خوانی
- سردار ملی
- ستاره باران
- ستاره سوختگی
- جعفر اصغر
- ثلاث الف
- بنات جش
- ثلاثه و عشرون
- برفتن
- برفراشتن
- برق سیر
- سر بصحرا داده
- بنت الارض
- سر بگریبان بردن
- سر جفت کردن
- کودکی کردن
- ترشرو شدن
- خرابات خانه
- بغ کردن
- خط مماس
- خوار و ضعیف
- زوب
- زوبا
- زوباران
- زوج یا فرد
- خون نفاس
- داتان
- دریای جرجان
- دریای شرقی
- شب بیدار
- تغزیه
- شب تجلی
- شب تیغ
- شب جا
- شب خوابی
- شب دزد
- شب رفتن
- تف باد
- تف و تاب
- حب الیهود
- حب بلسان
- تفاسد
- حب بنفشه
- حب خیزران
- رخصت فرما
- رخصتی
- رخصه
- رخنه بند
- رخنه دار
- رخنه رخنه
- رخنه گاه
- تاژیک
- رخود
- تاکام
- تاکر