سم سم کار

معنی کلمه سم سم کار در لغت نامه دهخدا

سم سم کار. [ س ِ س ِ] ( ص مرکب ) آنکه در کارها سخت درنگ و بطوء بسیار کند. آنکه کاری کند و بی علاقگی کند. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه سم سم کار در فرهنگ فارسی

آنکه در کارها سخت درنگ و بطوئ بسیار کند .

جملاتی از کاربرد کلمه سم سم کار

چشمه سارهای فراوان از جمله چشمه‌های آبشاراوبرو، اندرز، خره، تقرگی، پلنگی، آبشار آقل کمر، سرچشمه (چشمه ابوالمهدی)، واپر، کنج، اشکفت، چال رونی، سم سم، آبشار اوشه گاه، پرد وردی، چال جانقلی و پاچه یادگاری است. بکرترین جای این کوه منطقه‌است وسیع که تنگ فشکنام دارد.