داتان

معنی کلمه داتان در لغت نامه دهخدا

داتان. ( اِخ ) ( به معنی مخصوص بچشم ) یکی از رؤسای رؤبین که در عصیان قورح شریک بود. ( سفر اعداد 16: و 26:9- سفر تثنیه 11:6 مزامیر 106:17 ) ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه داتان در فرهنگ فارسی

بمعنی مخصوص چشم

معنی کلمه داتان در فرهنگ اسم ها

اسم: داتان (پسر) (عبری) (تلفظ: datan) (فارسی: داتان) (انگلیسی: datan)
معنی: مربوط به چشم، نام یکی از رؤسای یهود

معنی کلمه داتان در دانشنامه آزاد فارسی

داتان (Dathan)
در عهد عتیق (اعداد ۱:۱۶ـ۳۵)، برادر البیرام و یکی از ۲۵۰ مردی که منکر رسالت موسی شدند و زمین دهان خود را گشوده ایشان را بلعید.

جملاتی از کاربرد کلمه داتان

لفظ تاتار اولین بار در قرن پنجم برای ترکان عشایر که در حوالی دریاچه بایکال سکنی گزیدند بکار رفت. این افراد شاید با قبایل کومان و به احتمال قوی با قبچاق‌ها ارتباط داشته باشد. واژه تاتار برگرفته از عبارات و متون باستانی چین است که حکایت از قومی دارد که در این مناطق سکنی داشته‌اند. از نام‌های دیگر این مردمان که در نوشته‌های چینی ضبط شده‌است می‌توان تاتان و داتان را نام برد. نام تاتار برای قبایلی که در سپاه گونش خان در پیکار و جنگ با روس‌های و مجارها شرکت داشتند، توسط اروپاییها به کار برده می‌شد. برخی از محققین واژه تاتار را ترکیبی از واژه تات (به معنی بیگانه و غیرخودی) و ار (به معنی مرد و مردم) می‌دانند.