راتج

معنی کلمه راتج در لغت نامه دهخدا

راتج. [ ت ِ ] ( اِخ ) یکی از قلعه های یهود در مدینة است و آن ناحیه بدین اسم نامیده میشود. در احادیث و جنگنامه ها نام آن آمده است. ( معجم البلدان ).
راتج. [ ت ِ ] ( ع اِ ) عجین رقیق. || گل رقیق. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه راتج در فرهنگ فارسی

عجین رقیق . یا گل رقیق .

جملاتی از کاربرد کلمه راتج

واقدى گويد: خندق از محلى به نام مذاذ شروع شده تا ذباب و از آنجاتا راتج امتداد داشت (499)محققين گفته اند: خندق به شكل N به طول پنج كيلومتر و نيم و به عرض ده متر و به عمق پنج متر بودهاست . در مجمع البيان فرموده : رسول خدا صلى الله عليه و آله محل خندق را تعيين كرد و براى هر ده نفر چهل ذراع (بيست متر) قرار داد كه حفر كنند.

499- مغازى واقدى ، ج 2 ص 445؛ وفاء الوفاء، ج 2 ص 370، گويد:مذاذ نام قلعه بنى حرام بود و در ص 310 گويد: راتج كوهى است در جنب كوهبنى عبيد.