جشنسف

معنی کلمه جشنسف در لغت نامه دهخدا

جشنسف. [ ج َ ن َ ] ( اِخ ) معرب گشنسب و نام پادشاه طبرستان است که تنسر هیربدان هیربد روزگار اردشیر بابکان نامه ای بدو نوشت و ترجمه فارسی آن نامه اکنون در دست است. رجوع به گشنسب در همین لغت نامه شود.

معنی کلمه جشنسف در فرهنگ فارسی

معرب گشنسب و نام پادشاه طبرستان است که تنسر هیربدان هیربد روزگار اردشیر بابکان نامه ئی بدو نوشت و ترجمه فارسی آن نامه اکنون در دست است .

جملاتی از کاربرد کلمه جشنسف

این اولین گروه از انسان‌هایی بوده‌اند که در این منطقه ساکن گردیدند و حکومت تا سال‌های طولانی در دست آن‌ها بود تا زمان هخامنشیان که کورش حکمران ایالت شمالی کشور یعنی فرشوادگر را به اجداد فردی به نام جشنسف واگذار کرد و آن‌ها تا زمان ساسانیان (که از نوادگان فریدون شاه و منوچهر بوده‌اند) در عهد قباد در این منطقه حاکم بودند و از این به بعد قباد پسرش کیوس را به حکمرانی آنجا گماشت.