خون نفاس

معنی کلمه خون نفاس در لغت نامه دهخدا

خون نفاس. [ ن ِ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خونی که دروقت زائیدن از زائو خارج گردد. رجوع به نفاس شود.

معنی کلمه خون نفاس در فرهنگ فارسی

خونی که در وقت زائیدن از زائو خارج گردد .

جملاتی از کاربرد کلمه خون نفاس

و مستحب است مقدارى پنبه بين دو سرين ميت بگذارند بطورى كه عورتين او را بپوشاند ومستحب است مقدارى ذريره (كه نوعى بوى خوش ‍ است ) روى پنبه بگذارند بعد پنبه را درمحل نامبرده قرار دهند و اگر مى ترسند چيزى از مجراى غائط ميت بيرون آيد (و كفن راآلوده كند) مستحب است مجرى را با مقدارى از آن پنبه پر كنند بلكه با مجراى حيض ‍ زننيز چنين كنند مخصوصا اگر بيم آن باشد كه خون نفاس وامثال آن از آن بيرون آيد همه اينها را قبل از پيچيدن لفافه نامبرده انجام مى دهند.

اگر خون نفاس تا يك ماه يا كمتر و يا بيشتر ادامه يابد بمقدار گذشتن عادتى كه درحيض داشته نفاس است و مابقى محكوم به استحاضه است و در كسى كه عادت ندارد تا دهروز نفاس و باقى محكوم به استحاضه است ، بله اين احتمال هست كه بعد از گذشتن ده روز از خون نفاس حيض شده باشد و خونى كه همچنان ادامه دارد از آن ببعد حيض باشد.

مساءله 1 - اگر خون نفاس زايمان سر ده روز و ياقبل از آن قطع شود همه آنچه ديده نفاس است چه اينكه در همه ده روز خون ديده باشد ويادر بعضى از آن روزها و چه اينكه در حيض عادت معينى داشته باشد و چه نداشته باشداوقات پاكى بين دو خون يا سه خون در اين ده روز بنابر اقوى جز بر نفاس و بحكم آنست .

در فقه اسلامی گفته می‌شود که «از وقتی که اولین جزء بچه از شکم مادر بیرون می‌آید، هر خونی که زن می‌بیند، اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است.»

و بنابراين ، مناسب تر آن است كه امور سه گانه اى كه در آيه ذكر شده يكى در جمله(ما تحمّل كل انثى )، و يكى در جمله (ما تغيض الارحام )، و يكى در جمله (ماتزداد) اشاره به سه تا از كارهاى رحم در ايام حمل باشد، و بگوئيم اولى اشاره است به جنينى كه رحمهاى زنان در خود جاى داده ، آنراحفظ مى كنند، و دومى اشاره است به خونى كه در رحم ها مى ريزد و رحم ها آنرا به مصرف غذاى جنين مى رساند، و سومى اشاره باشد به خون حيضى كه رحم آن را بهخارج دفع مى كند مانند خون نفاس و يا خونى كه زنان گاهگاهى در ايام حمل مى بينند، و همين معانى از پاره اى روايات وارده از امامان اهل بيت (عليهم السلام ) نيز استفاده مى شود، و چه بسا كه آن را به ابن عباس هم نسبت داده اند.

نفساء به ضم نون و فتح فاء زن است در هنگامى كه بچه زايد و خون نفاس از او آيد وسرر (بكسر مهمله سين يا فتح ) آن چيزى است كه قابله از ناف مولود كه موضع قطعاست جدا مى كند و آنچه باقى مى ماند سره است . همانا اراده كرده است طفلى را كه هنوزنافش بريده نشده باشد.

مساءله 5 - اگر خون نفاس در ظاهر قطع شود بايد به ترتيبى كه در حيض گذشت وضع باطن را بررسى نمايد اگر واقعا هم قطع شده واجب است براى هرچيزى كه مشروط بطهارت ست غسل كند.