سر جفت کردن

معنی کلمه سر جفت کردن در لغت نامه دهخدا

سر جفت کردن. [ س َ ج ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از سرگوشی کردن. ( برهان ) ( آنندراج ).

معنی کلمه سر جفت کردن در فرهنگ فارسی

سر گوشی کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه سر جفت کردن

هر آنکه شربتی از کوزه خلاف تو خورد شودش کاسه سر جفت کاسه زانو
تا نپنداری که بی خذلان بود عصیان او کانکه عصیان داشت در سر جفت خذلان آمده ست
در گوش من بگفتی چیزی ز سر جفتی منکر مشو مگو کی دانم که هست یادت
هر آن تن که دل فرد دارد ز مهرت کَفَش جفت سر باد و سر جفت‌ زانو
در این فصل بین نرها جدال‌هایی درمی‌گیرد گوزن‌های نر قوی‌تر با جذب چندین ماده قلمرو معینی برای خود ایجاد کرده و اجازهٔ ورود را به گوزن‌های نر دیگر نمی‌دهد. اغلب در فصل جفت‌گیری بین گوزن‌های نر بر سر جفت‌گیری درگیری‌های شدیدی رخ می‌دهد و گوزن بازنده بایستی قلمرو را به نفع برنده ترک کند و به دنبال قلمرو جدیدی باشد. در فصل جفت‌گیری، رفته رفته گوزن نر لاغرتر و نحیف‌تر می‌شود.