خجسته روز

معنی کلمه خجسته روز در لغت نامه دهخدا

خجسته روز. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) خوشبخت. خوش ایام. خوش کام. آنکه بخت و روزش بلند و خجسته است :
خجسته روزا کاندر نبرد سطوت تو
به آب تیغ بیفروخت آذر خرداد.مسعودسعد.

معنی کلمه خجسته روز در فرهنگ فارسی

خوشبخت خوش ایام

جملاتی از کاربرد کلمه خجسته روز

مادر به خجسته روز زاد است آن روی چو خورشید دل افروز
تا در پی همند شب و روز و ماه و سال بادا خجسته روز و شب و سال و ماه تو
خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی که بامداد به روی تو فال میمونست
خجسته روز کسی که به یمن طالع سعد نظر به طلعت این شهریار بگشاید
خجسته روز نکوخواه تو چو ظل همای گسسته جان بد اندیش تو چو نسل عقیم
آن به که طول عمر ولیعهد شاه را در این خجسته روز ز یزدان طلب کند
سر سال و خجسته روز نوروز جهان پیروز گشت از بخت پیروز