سردار ملی

معنی کلمه سردار ملی در لغت نامه دهخدا

سردار ملی. [ س َ رِ م ِل ْ لی ] ( اِخ ) لقبی است که به ستارخان داده اند. رجوع به ستارخان شود.

معنی کلمه سردار ملی در فرهنگ فارسی

سالار ملی ابن حاجی حسن قراجه داغی سردار مشروطه (ف.۱۳۳۲ ه.ق.۱۲۲۹ه.ش. ) وی شخص اول از دو مدافع مشهور به تبریز است در برابر قشون محمد علی شاه قاجار ( ۱۱ ماه تمام از ۲۳ جمادی الاول تا ۸ ربیع الثانی ۱۳۲۷ ه.ق. ) . چون در ین مدت در راس جمیع مجاهدان تبریز و ارامنه و قفقازیان بود و مقاومت شدید تبریزیان در مقابل قشون عظیم دولتی منحصرا تحت راهنمایی و قیادت شخص او اداره میشد تدریجا شهرت وی از داخل بخارج ایران سرایت کرد وصیت شجاعت و مردانگی او باقطار جهان رسید . در اواخر چون کار اهل تبریز بواسطه محاصره و نرسیدن آزوقه بسیار سخت شده بود پس از مذاکره مابین قونسولهای روس و انگلیس و تصویب دولتین قرار بر این شد که عده ای از قشون روس به تبریز آمده راه جلفا را باز کنند و در روز یکشنبه هشتم ربیع الثانی ۱۳۲۷ عده ای از قشون روس به تبریز وارده شده راه جلفا را باز کردند و محاصره تبریز پایان یافت و راه برای ورود آزوقه باز شد و قشون دولتی از اطراف تبریز متفرق شدند . باین ترتیب وظیفه ستارخان و باقرخان در دفاع تبریز و دفاع مشروطه بپایان رسید ولی چون بواسطه حضور قشون روس در تبریز موقع خطرناکی برای ایشان ایجاد شده بود در اواخر جمادی الاخره ۱۳۲۷ به قونسولخانه عثمانی پناهنده شدند . در روز ۸ ربیع الاول ۱۳۲۸ ستارخان و باقر خان تحت فشار روسها تبریز را ترک گفتند و بتهران آمدند و در سی ام رجب همان سال در پارک اتابک که منزلگاه آنان و مجاهدان ایشان بود جنگ سختی بین قشون دولتی که میخواستند مجاهدان را خلع سلاح کنند و بین مجاهدان که این تقاضا را نمی پذیرفتند روی داد و عاقبت قشون دولتی غالب آمده سی تن را کشته و سیصد تن را اسیر کردند و ستارخان مجروح و باقر خان اسیر گردید . پس از ختم غایله دولت در حق ستارخان و باقر خان شهریه ای مناسب شان ایشان برقرار کرد . چهار سال بعد از این واقعه ستارخان بر اثر زخم پا که از عواقب جنگ مذکور بود وفات یافت .
لقبی است که به ستارخان داده اند

جملاتی از کاربرد کلمه سردار ملی

روس‌ها رسمأ از حکومت وقت ایران خواستند که ججوخان، این رهبر همیشه قهرمان و جوانمرد رشید و نامی کرمانج، را دستگیر کند، ولی دولت گفته بود که او از طرفداران زیادی در منطقه برخوردار است و این کار از عهدهٔ ما ساخته نیست. پس از این جریان روس‌ها تمام نیروهای خود را علیه سردار ملی کرمانج، بسیج کرده و به تعقیب او فرستادند. این تعقیب‌ها مؤثر واقع نشد. ججوخان به عنوان رهبری نترس و یک چهرهٔ شناحته شدهٔ مشروطه خواه ج، ملیت گرای روس ستیز (اشغال گر خارجی ضد دمکراسی مشروطه در ایران) محبوب مردم منطقه خود و طرفداران نظام مشروطه ایران بود.
ستارخان قراچه‌داغی (زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ – درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳) از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملی است. وی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز ایستاد. مشهور است که او در برابر پیشنهاد سفیر روسیه برای محافظت از جان خود با رفتن به زیر پرچم روسیه گفته بود هدف او اینست که امپراطوری روسیه زیر پرچم ایران پناهنده شود نه اینکه ایران زیر پرچم روسیه برود.
او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان، حفاظت از اموال خود را به او می‌سپردند. او هیچ‌گاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی‌اش، او را به سردار ملی تبدیل کرد.
پس از بمباران حرم رضا، روس‌های تزاری که سردار ملی افشار را فردی با صلابت، پرقدرت و مخالف اهداف و امیال تجاوزکارانه خویش می‌دیدند در صدد دستگیری او برآمدند. ججوخان با همکاری ستون پنجم (طرفداران محمدعلی شاه که مخالف دمکراسی مشروطه بودند) یکبار دستگیر شد اما بواسطه اینکه او سرداری بسیار حرفه‌ای و چیره‌دست بود با مهارت و ظرافت خاصی از زندان روس‌ها گریخت.

ستارخان سردار ملی (۱۲۸۴–۱۳۳۲ق) فرزند حاج حسن قراجه داغی در منطقه ارسباران به دنیا آمد. او سومین پسر حاج حسن بزّاز بود که به شغل پارچه‌فروشی اشتغال داشت. سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیری‌های جنبش مشروطه چندان معلوم نیست. از اطلاعات جسته و گریخته‌ای که از وی به دست آمده، درمی‌یابیم که او با پدر خود در روستاهای اطراف ارسباران به بزازی مشغول بود.

چنان‌که در تاریخ مشروطیت منعکس است، در اثر مجاهدت ستّارخان و باقرخان مشروطیّت استقرار یافت اما دیری نگذشت که تبریز به دست قشون روس افتاد. سالار ملی و سردار ملی در تبریز نمانده و به تهران حرکت کردند و استقبال کم‌نظیری از این دو مجاهد شجاع از طرف دولت مشروطه به عمل آمد.