عشق باره. [ ع ِ رَ / رِ ]( ص مرکب ) کسی که عشق را دوست دارد. عاشق پیشه. ( فرهنگ فارسی معین ). عشق پرداز. ( از آنندراج ) : دلی که عشق نبازد ز سنگ خاره بود چه دولتی بود آن دل که عشقباره بود.شرف شفروه ( از آنندراج ).
معنی کلمه عشق باره در فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که عشق را دوست دارد عاشق پیشه .
جملاتی از کاربرد کلمه عشق باره
صوفی ز عشق باره برندی گرفت نام از ننگ زهد رست و بدین نیکنام شد
دلم پاره پاره بشد عشق باره که هر پاره من دهد زو نشانی
ماییم قدیم عشق باره باقی دگران همه نظاره
همه میخوار و عشق باره شوند همه رخشنده چون ستاره شوند