دم شناس. [ دَ ش ِ ] ( نف مرکب ) حکیم و طبیب دانا و کارآزموده. ( ناظم الاطباء ). کنایه از حکیم حاذق است. ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( از برهان ) : زبان دان یکی مردم دم شناس طلب کردکز کس ندارد هراس.نظامی.
معنی کلمه دم شناس در فرهنگ فارسی
حکیم و طبیب دانا و کار آزموده .
جملاتی از کاربرد کلمه دم شناس
با علم بر اینکه چگونه پیتانا پادشاه کوسارا یا کوسار (یک شهر کوچک شهری که هنوز توسط باستان شناسان شناسایی نشدهاست) شهر همسایه ننه (کانش) را فتح کرد تاریخ ارامنه شروع شد. با این حال، موضوع اصلی این لوحها آنیتا پسر پیتانا است که چندین شهر همسایه از جمله هتوسا و زالپوا (زالپا) را فتح کرد. در کتیبههای آشوری شلمانسر اول (حدود ۱۲۷۰ قبل از میلاد) ابتدا اورارتویی به عنوان یکی از ایالتهای نایری ذکر شدهاست - یک اتحادیه آزاد از پادشاهیهای کوچک و ایلات قبیله ای در کوههای ارمنستان از قرن سیزدهم تا یازدهم قبل از میلاد.
شبروی را شوند قدر شناس بگشایند لب به شکر و سپاس
برگزاری نشست مقدماتی با عنوان «گوهر شناس حدیث» بتاریخ 15/تیر/1392.http://www.h-ansari.net/1392/04/19/گزارش-من-از-نشست-شیخ-محمد-نبی-تویسرکانی/
دكتر اوستاس چسر پزشك و روان شناس انگليسى مى گويد: (بعضى اشخاص مىگويند كه مجموعه اعمال ماشينى مغز ما، اين من يا خود راتشكيل مى دهد. عده ديگر مى گويند كه آن عبارت از مغز به علاوه يك جرقه مرموز است كههنگام مرگ از بدن ما خارج مى شود. چنان كه مى دانيد، فلاسفه بزرگ درباره روح و ماهيتآن و محل آن در بدن ما و همچنين اين كه آيا روح از بين رفتنى است يا جاودانى ، زيادانديشيده اند. اين مسئله پيچيده هنوز هم حل نشده است و هنوز هم دانشمندان براى كشف حقيقت آنمى كوشند.
تپهٔ مصلی(آتشگاه)'یا بنای آناهید به گفته پروفسور اذکایی در مقاله ستاره شناسی پیشینیان'۱۳۶۰' یکی از تپههای باستانی داخل شهر همدان است.(از آنجا که به نظر میرسد وجه آتشگاهی یا ستاره شناسی آن به وجه نمازگاهی اش میچربد نام[ تپه آتشگاه] پیشنهاد میشود
او آماده مى شود تا آمدنش را به شكل رسمى اعلام كند و با اعصاب مردم بازى كند. و با ارعاب و ايجاد وحشت مانع از آن گردد كه آنان از مجاهدان و مؤمنان برگزيده و راه شناس، تبعيت كنند. لذا تحت تدابير امنيتى شديد، اولين خطابه خود را شروع مى كند
دگر ننگ و کین و دگر ناسپاس همه دیو در گیتی آن ده شناس
من بحکمت گفتم این اسرار را تا شوی یار و شناسی یار را
یکی انجمن کردم از بخردان ستاره شناسان و هم موبدان
ولنتین نابوت در شهر کالوا (لوساتیای سفلی)[ث][ج] در خانوادهی یهودی بهدنیا آمد. او برادر بزرگترِ «الکسیوس نابوت»،[چ] الهیات شناس مکتب لوتریانیزم بود. او در سال 1544 در دانشگاه ویتنبرگ پذیرفته شد. در آن زمان، فیلیپ ملانشتن، «ایراسموس رینهولد»،[ح] یوهان بوگنهاگن، «پاول ایبر»[خ] و «گئورگ میجور»[د] در آنجا تدریس میکردند. او سپس در سال 1550 میلادی به «دانشگاه ارفورت»[ذ] رفت.
در مطالعات تاریخ باستان اندیمشک همواره کیفیت، تقارن تاریخی، نوع تعامل و چگونگی فراز و نشیب دو شهر مهم باستانی و همجوار لور و اندامش (گستره قلعه مختار تا حوالی کوی نیرو امروزی) برای تاریخ شناسان دارای ابهام بوده است.
نفس خود را زن شناس از زن بتر زانک زن جزویست نفست کل شر
تاثير ايمان در ضمانت اجراى قوانين و انجام وظايف از هر قدرتى قويتر و از هر عاملىنيرومندتر است . كليه وسايلى كه ضامن اجراى قوانين است ، در شرايط نامساعد وبرخورد و با موانع ، بى اثر يا لااقل كم اثر مى شود. تنها قدرتى كه در همه جا و درتمام شرايط مردم را از تجاوز و كجروى باز مى دارد ايمان به خداوند است . خداپرستانواقعى در پرتو ايمان همواره وظيفه شناس و درست كارند. اينان در خلوت و جلوت ، درفقر و غنى ، در سلامت و مرض ، در محيط امن و ناامن ، در جنگ يا صلح ، و خلاصه در كليهحالات هرگز از صراط مستقيم منحرف نمى شوند و از راه حق وعدل قدمى فراتر نمى گذارند.
دور تا دور این قلعهٔ قدیمی خندقی بزرگ وجود داشتهاست که پر از آب بوده و هنوز هم آثار آن پابرجاست، همچنین طبق گفتههای مردم پیشین برای فراهم آوردن غذا غاری به طول زیاد وجود داشته تا آشپزخانه ضحاک که تعداد انبوه از افراد در آن ایستاده و غذا را دست به دست میکردند تا به داخل قلعه ضحاک برسد. تل ضحاک حدود بیست و پنج متر ارتفاع دارد و در اطراف آن تا محوطهٔ خندق، سفالها، آجرها و آثار فراوانی مشاهده میشود و بارها توسط کاوشگران و باستان شناسان خارجی و داخلی به گونههای مختلف مورد بررسی و کاوش قرار گرفته که طی این کاوشها آثار و اشیاء فراوانی از دورانهای مختلف به دست آمدهاست.
تخمی شناس خدمت او در زمین بخت کان تخم بردهد به همه وقت نام و نان
فغان که غیر ز آذر، هوس ز عشق ندانی؛ نه بد ز نیک شناسی و، نه بدی ز نکویی
ز تو تا بود زنده دارم سپاس که من با خرد یارم و حق شناس
انديشه سياسى و اجتماعى شهيد مظلوم بهشتى ناشى از ايدئولوژى اسلامى و نحوه برداشت او از تعاليم اسلام بود، او را بايد يك عالم اسلام شناس و يك مصلح روحانى دانست كه به شيوه صد درصد اسلامى بدون دنباله روى از غرب يا التقاط ميان اسلام وشيوه هاى غربى ، طالب اصلاح جامعه بود. او مى انديشيد كه اسلام هم دين است و همدولت ، هم ايدئولوژى است و هم نظام حكومتى . بنابراين او عالمى بود ربانى از تبار ابوذر و عمار كه آرزو داشت اسلام در همه ابعادش از جمله بعد سياسى اش ، مجددا در جامعه اسلامى و در جهان پياده شود و خود واحدى مستقل از گرايش هاى شرقى و غربى و نيرويى منفرد در قبال دو ابر قدرت و اقمارشان در عرصه جهانى حضور داشته باشد.
به چشم قبله شناسان عالم تجرید ز خود تهی شدگان زمانه محرابند
عروس مرا پیش پیکر شناس همین تازهرویی بس است از قیاس