دم موش

معنی کلمه دم موش در لغت نامه دهخدا

دم موش. [ دُ ] ( اِ مرکب ) درختچه ای است زینتی. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه دم موش در فرهنگ فارسی

درختچه ایست زینتی .

جملاتی از کاربرد کلمه دم موش

این مدالیته روشی مرسوم برای مطالعه سیستم قلبی و عروقی در موش‌ها بوده‌است. مهم‌ترین مزیت آن قدرت تفکیک مکانی بسیار بالا و مناسب آن است. برای استفاده از این مدالیته در حیوانات باید نکاتی در نظر گرفته شود.
بیرون رفت و پسری را ازان او ببرد. چون بطلبیدند و ندا در شهر افتاد بازرگان گفت: من بازی را دیدم کودکی را می‌برد. امین فریاد برآورد که: محال چرا می‌گویی؟ باز کودک را چگونه برگیرد؟ بازرگان بخندید و گفت: دل تنگ چرا می‌کنی؟ در شهری که موش آن صد من آهن بتواند خورد آخر باز کودکی را هم برتواند داشت. امین دانست که حال چیست، گفت:آهن موش نخورد، من دارم، پسر بازده و آهن بستان.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به شیطان از آکاساوا آمد، پسر آبی‌پوش، دروغ‌گو، و موش‌ها اشاره کرد.
موش گوید که چون درآید مار غم جان نه دریغ خانه خورم
موش سوراخ غور کینه او کرده افسوس بر چه بیژن
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به پرنده باز آلکاتراز، باترفیلد ۸، پیک‌نیک، موش‌ها و آدم‌ها، ردیف پادشاهان و مردی با سگ شکاری اشاره کرد.
اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم جوش کن
ادعای رایج خلقت‌گرایان (آفرینش‌گرایان) این است که فرگشت هرگز مشاهده نشده. درگیرشدن با چنین ایراداتی غالباً به مناظره‌هایی بر سر تعریف فرگشت ختم می‌شود. بنابر تعریفِ زیست‌شناسانهٔ متعارف از فرگشت، مشاهدهٔ وقوع فرگشت موضوع ساده‌ای است. فرایندهای فرگشتی، به شکل تغییرِ نسل به نسل در ترکیب ژنتیک جمعیتی، در زمینه‌های متفاوت علمی مشاهده شده؛ از جمله فرگشت مگس میوه، موش، و باکتری در آزمایشگاه. این گونه مطالعات روی فرگشت آزمایشگاهی، به‌ویژه آن‌هایی که از میکرواُرگانیسم‌ها استفاده می‌کنند، درک با اهمیتی از چگونگی وقوع فرگشت فراهم می‌کنند؛ به‌خصوص در مورد مقاومت آنتی‌بیوتیک.
تا زیک یورش هزار آشوب و شورش در بلاد با یزید و موش ووان شد
برای آشنایی خوانندگان گرامی با سبک سرایش ایشان تعدادی از ابیات آغاز و پایان منظومه موش و گربه را ثبت می‌کنیم.
خود خیالش را کجا یابد حسود در وثاق موش طوطی کی غنود
در میان مردم بومی آمریکا، کیهان‌شناسی زمین-غواص در اساطیر ایروکوا دیده می‌شود: یک الهه آسمانی زن از آسمان‌ها (بهشت) سقوط می‌کند و حیواناتی مشخص شامل سگ آبی، مرغابی، سمور آبی و موش آبی در آب‌ها شیرجه می‌زنند تا گل‌ولای را برای ساختن یک جزیره بیاورند.
خانه از موش تهی کی شود و باغ ز مار مملکت از عدوی خرد مصفا نشود
خواب غفلت برداز گوش تو هوش در بیابان فنا میری چو موش
تمامی ضد صرع‌ها، تشنج‌های صرعی را فرو می‌نشانند، اما هیچ‌کدام درمانِ قطعی برای صرع نیستند و جلوی استعداد ابتلا به صرع و آسیب‌پذیری از آن را نمی‌گیرند. دانش بشر از نحوهٔ ایجاد و شکل‌گیری صرع (اپی‌لپتوژنز) ناقص است. بعضی از داروی ضد صرع (والپروات، لوتیراستام، بنزودیازپین) در مدل‌های حیوانی، خواص ضد صرع زایی (آنتی اپی‌لپتوژنز) از خود نشان داده‌اند، اما به هرحال هیچ داروی ضدصرعی در کارآزمایی‌های بالینی در انسان، خواص ضد صرع زایی نداشته‌اند. نشان داده شده که رژیم کتوژنیک در موش‌های صحرایی خواص آنتی اپی‌لپتوژنز ازخود بروز داده‌است.
گربه هم از قبیله موش است مثلِ ما صاحب دُم و گوش است
محرم، از روزهای سیاه ۱۸۹۶م، وقتی که پدرش فرماندهٔ گردان پیاده‌نظام مستقر در استان موش،
واژۀ «خرموش» برای موش‌های درشت‌جثه به کار می‌رود. این واژه در شعری قدیمی نیز به کار رفته است:
موش را موی هست چون سنجاب لیک پاکی نیاید از دریاب
این جانور تقریباً در تمام نقاط دنیا دیده می‌شود. غذای عمدهٔ آن ماهی، صدف، خرچنگ، میگو و در صورتی که مجبور شود حتی موش هم می‌خورد.