شیره ای

معنی کلمه شیره ای در لغت نامه دهخدا

شیره ای. [ رَ / رِ ] ( ص نسبی ) آنکه شیره فروشد. ( یادداشت مؤلف ). || آنکه شیره تریاک استعمال کند کشیدن را. آنکه شیره تریاک کشدبا حقه وافور. آنکه شیره تریاک تدخین کند. ( یادداشت مؤلف ). || منسوب به شیره انگور. از شیره انگور: مربای شیره ای. || که آلوده به شیره شده است : دستم شیره ای است. ( یادداشت مؤلف ).
- دست شیره ای ؛ دزد. ( یادداشت مؤلف ): دستش شیره ای است ؛ دوسنده است و به هرچه رسد، بردارد و برباید. ( از امثال و حکم دهخدا ). دزد است. ( از یادداشت مؤلف ).
|| چسب دار. چسبنده. دوسنده.

معنی کلمه شیره ای در فرهنگ فارسی

آنکه شیر فروشد آنکه شیره تریاک تدخین کند .

جملاتی از کاربرد کلمه شیره ای

بـُفـَه شِکری یا بفه شیره ای شیرینی محلی و اصیل لار‌ی، در ایام عید نوروز است. این شیرینی از ترکیب آرد، آب، شکر، روغن و هل درست می‌شود.
سپهر شربت بیمار من کند شیرین به شیره ای که ز دندان مار می خیزد
هر بامداد ساقی پیش آر و بر کفم نه زان شیره ای که در خم لعل مذاب گشته