رخنه بند. [ رَ ن َ / ن ِ ب َ ] ( نف مرکب ) که رخنه را ببندد. که درز و شکاف را بگیرد. بمجاز، آنکه نقص و عیب و فساد را دور کند : گفت کای رخنه بند راه گشای دولتت بر مراد راهنمای.نظامی.
معنی کلمه رخنه بند در فرهنگ فارسی
که رخنه را ببندد که درز و شکاف را بگیرد .
جملاتی از کاربرد کلمه رخنه بند
پشتی لشکر بیداران شد رخنه بند صف همکاران شد
رخنه بند دیده امید خواهد شد مکن خاک کویت کز سرشک اشک ما گل میشود