رخنه بند

معنی کلمه رخنه بند در لغت نامه دهخدا

رخنه بند. [ رَ ن َ / ن ِ ب َ ] ( نف مرکب ) که رخنه را ببندد. که درز و شکاف را بگیرد. بمجاز، آنکه نقص و عیب و فساد را دور کند :
گفت کای رخنه بند راه گشای
دولتت بر مراد راهنمای.نظامی.

معنی کلمه رخنه بند در فرهنگ فارسی

که رخنه را ببندد که درز و شکاف را بگیرد .

جملاتی از کاربرد کلمه رخنه بند

پشتی لشکر بیداران شد رخنه بند صف همکاران شد
رخنه بند دیده امید خواهد شد مکن خاک کویت کز سرشک اشک ما گل می‌شود