ثیه

معنی کلمه ثیه در لغت نامه دهخدا

( ثیة ) ثیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) آغل گوسفندان.

معنی کلمه ثیه در فرهنگ فارسی

آغل گوسفندان

جملاتی از کاربرد کلمه ثیه

واژه پادشاه نیز از فارسی پهلوی پاتخشای یا پاتخشاه آمده است که در فارسی باستان به ریخت پتی خشای ثیه یا پتی خشایَ به معنی؛ کسی که با توانایی فرمان رانَد، بوده است. در برهان قاطع دربارهٔ واژه پادشاه آمده است: «نامی است فارسی باستانی مرکب از پاد و شاه و پاد به معنی پاس و پاسبان و نگهبان و پائیدن و دارندگی تخت و اورنگ باشد و شاه به معنی اصل و خداوند و داماد و هر چیز که آن به سیرت و صورت از امثال و اقران بهتر و بزرگتر باشد».
مرحله رمزگشایی با فشار سخت‌افزاری بسیار زیادی به پای می‌رسد: MIPS امک شعاب در صورت مساوی بودن دو ثبات را دارد، بنابراین یک درخت AND با عرض ۳۲ بیت به صورت متوالی پس از خودن فایل ثبت اجرا می‌شود و یک مسیر حیاتی بسیار طولی را از طریق آن ایجاد می‌کند. مرحله (که به معنی چرخه کمتر در ثیه است). همچنین، محاسبه‌ها هدف شاخه به‌طور کلی به یک Add 16 بیتی و یک افزایش دهنده ۱۴ بیتی نیاز دارد. حل شعاب در مرحله رمزگشایی این امک را فراهم می‌کند که فقط خطای پیش‌بینی اشتباه شاخه تک چرخه داشته باشیم. از آنجایی که شاخه‌ها اغلب گرفته می‌شدند (و در نتیجه اشتباه پیش‌بینی می‌شدند)، پایین نگه داشتن این خطا بسیار مهم بود.