شکافه زن

معنی کلمه شکافه زن در لغت نامه دهخدا

شکافه زن. [ ش ِ / ش َ ف َ / ف ِ زَ ] ( نف مرکب ) کسی که شکافه بر ساز میزند و سازنده و ساززن. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). سازنده و مطرب. ( برهان ). مطرب. ( ناظم الاطباء ). زخمه زن. نوازنده ساز با مضراب :
مثال طبع مثال یکی شکافه زن است
که رود دارد بر چوب برکشیده چهار.دقیقی ( از اسدی ).فراز هر زمینی هست گویی صد نگارستان
میان هر درختی هست گویی صد شکافه زن.قطران ( فرهنگ جهانگیری ).

معنی کلمه شکافه زن در فرهنگ عمید

کسی که شکافه بر ساز می زند، نوازنده، ساززن.

معنی کلمه شکافه زن در فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که شکافه بر ساز زند مطرب

جملاتی از کاربرد کلمه شکافه زن

به زمینی مسطح و پهناور که بستر آن از توالی نسبتاً نازک جریان گدازه تشکیل شده و معمولاً بازالتی و ناشی از فوران شکافه‌ای است «دشت گدازه» می‌گویند.