بلند و پست

معنی کلمه بلند و پست در لغت نامه دهخدا

بلند و پست. [ ب ُ ل َ دُ پ َ ] ( ترکیب عطفی ) فوق و تحت. ( آنندراج ). بالا و پایین. ( ناظم الاطباء ). || بالای کوه و پایین دره. ( ناظم الاطباء ). || آسمان و زمین. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || غنی و فقیر. ( از هفت قلزم ).
- بلندوپست دیده ؛ کارآزموده. کسی که روز نیک و بد هر دو را دیده باشد. ( ناظم الاطباء ). مجرب.

معنی کلمه بلند و پست در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بالا و پایین . ۲ - آسمان و زمین . ۳ - بالای کوه و پایین دره .

جملاتی از کاربرد کلمه بلند و پست

صفت تن بلند و پست بود حق مبرا ز هرچه هست بود
پرمشو ز اوضاع ناهموار گیتی تنگدل کاین بلند و پست، سیر کوهساری بیش نیست
بلند و پست جهان هرچه هست در کار است ز حکمت است که انگشت ها برابر نیست
بلند و پست عالم رهروان را می کند رهبر اگر سوهان نباشد تیغها هموار کی گردد؟
هوای قد بلندش مرا چو پست کند نوای گفتهٔ خود را بلند و پست کنم
ز پیش پا ندیدن سیل آمد راست تا دریا چه غماز بلند و پست عالم چون عصا باشم
حدیث محنت و راحت مگوی با عاشق که هست مرغ هوا را بلند و پست یکی
زهی به ذات تو اندر بلند و پست جهان چنان‌که‌گوهر اشیا در اولین جوهر
بلند و پست جهان در قفای یکدگرست اگر به ماه برآیی نظربه چاه انداز
ای آن که بلی گوی الست از مایی در هر دو جهان بلند و پست از مایی