معنی کلمه طهارت جای در لغت نامه دهخدا
عقل در دست یک رمه خودرای
چون چراغ است در طهارت جای.سنائی.نقل است که شیخ چهل سال در مسجد مجاور بود، جامه مسجد جدا داشتی و جامه خانه جدا، و جامه طهارت جای جدا. ( تذکرة الاولیاء عطار ).
این بگوید و باز گردد. این سخن بر دل حسن چنان کار کرد که دلش از کار برفت. در حال تدبیر بازگشتن کرد و سوی بصره آمد و سوگند خورد که نیز در دنیا نخندد تا عاقبت کارش معلوم نشود و چنان خویشتن را در انواع مجاهده و عبادت افگند که در عهد او کس را ممکن بالای آن ریاضت کشیدن نبود. تا ریاضت به جایی رسید که گفتند هفتاد سال طهارت او در طهارت جای باطل میشد و در عزلت چنان شد که امید از جمله خلق بریده کرد تا لاجرم از جمله با سرآمد چنانکه یک روز یکی در جمعی برپای خاست