معنی کلمه عشرت انگیز در لغت نامه دهخدا عشرت انگیز. [ ع ِ رَ اَ ] ( نف مرکب ) عشرت انگیزنده. برانگیزنده عشرت و کامرانی : زگال ارمنی بر آتش تیزسیاهانی چو زنگی عشرت انگیز.نظامی.پگه تر زآن بتان عشرت انگیزمیان دربست شاپور سحرخیز.نظامی.و رجوع به عشرت شود.
جملاتی از کاربرد کلمه عشرت انگیز آخر ای دلبر نه وقت عشرت انگیزی شدست آخر ای کان شکر وقت شکرریزی شدست در کشور هند عشرت انگیز کی دیده کسی بخواب توبه ولیکن چون هوای بیستون نیز بود چون دشت ارمن عشرت انگیز بده ساقی آن جام لبریز را بده بادهٔ عشرت انگیز را