معنی کلمات حرف "چ" - صفحه 1
- چامین
- چارپایه
- چاپگر
- چرخ و فلک
- چهش
- چهر
- چشمان
- چشم انداز
- چنگش
- چوری
- چرسی
- چرس
- چندلا
- چمچم
- چاشنی گیر
- چهارگوشی
- چگور
- چوپانی
- چاپار
- چوکان
- چارداق
- چگر
- چهار پایه
- چهارسو
- چشمها
- چیپس
- چُک
- چنگالش
- چشم نشین
- چوبین
- چپی
- چیره دستی
- چسب
- چوگان
- چکان
- چشم به راه
- چست
- چایش
- چگالی انرژی
- چنگ رومی
- چشم رسیدن
- چشم رسیده
- چینود
- چندبر
- چراغ قوه
- چونین
- چر
- چرا
- چراخوار
- چنان چه
- چنان که
- چنان
- چهار میخ
- چهار
- چابکسوار
- چهار راه
- چیلر
- چوب لباسی
- چشمه گرما
- چیپ
- چندوظیفه
- چنانکه
- چادرنماز
- چیدمان
- چاشتگاه
- چراغ جادو
- چاه شور
- چاش
- چالوس
- چاک پیراهن
- چین خورده
- چروکیده
- چین دار
- چاهی
- چاره جستن
- چاره سازی
- چرات
- چانه زنی
- چراغ صبحدم
- چراغ سحری
- چراغ صبح
- چاه باز
- چرخیدن
- چچن
- چابک اندیش
- چراغ راه
- چهره پردازی
- چراغ بسمل
- چنگ پشت
- چنگ زن
- چاه زنخ
- چراغ جهان
- چرانده
- چاره گر
- چراغ گاز
- چراغ برق
- چراغ نفتی
- چراغ شرع
- چراغ هدایت
- چهارصد
- چاره کردن
- چنانچه
- چاه غبغب
- چاه ذقن
- چار طرف
- چار جانب
- چار سوی
- چا
- چار سر
- چار تو
- چاکان
- چراغ افروز
- چاکو
- چرب دست
- چشم کرده
- چرخچی
- چرند و پرند
- چاد
- چشام
- چمش
- چاپی
- چارقد
- چشم پزشک
- چشمارو
- چخماقی
- چاک بر
- چرائی
- چهارسوق
- چرخاننده
- چرخ گردان
- چار دیوار
- چاه دلو
- چارم
- چراغ چشم
- چشید
- چارجو
- چات
- چارطاق
- چشان
- چین خوردگی
- چرا کردن
- چربی دوست
- چار زبان
- چشم بلبل
- چاه بهار
- چسباننده
- چوچوله
- چتو
- چرخ های
- چار پای
- چار رکن
- چاربر
- چارترک
- چادر کحلی
- چاک زدن
- چاک سینه
- چاه کندن
- چراگه
- چاه بیژن
- چیغ
- چاشته
- چاشت خور
- چاره شناس
- چارمین
- چهارطبع
- چار جهت
- چارغ
- چار فرس
- چارراه
- چاردانگ
- چهل ستون
- چله نشین
- چندراهه
- چراغ روز
- چتردار
- چیزو
- چار جوی
- چه کاره
- چک ها
- چپک
- چانف
- چاتو
- چترود
- چهار فصل
- چیتا
- چلفتی
- چراغان
- چابک سواری
- چاپ سربی
- چپ پا
- چاپ سنگی
- چاق شدن
- چارپهلو
- چهار پهلو
- چاه نیمه
- چاه عمیق
- چاه گو
- چاه مغ
- چیزک
- چشتیه