چاک سینه

معنی کلمه چاک سینه در لغت نامه دهخدا

چاک سینه. [ ک ِ ن َ / ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چاک گریبان. ( آنندراج ). گریبان. یقه :
گلشن اندام او موج لطافت میزند
میتوان دیدن ز چاک سینه او جوی گل.سالک یزدی ( از آنندراج ).

معنی کلمه چاک سینه در فرهنگ فارسی

چاک گریبان . گریبان . یقه .

جملاتی از کاربرد کلمه چاک سینه

بیدل غبار آهی تا رنگ اوج گیرد از چاک سینه دارم چون صبح نردبانی
ز چاک سینه درون دلش توانم دید ادب نمی‌دهدم رخصت تماشایی
به راه مهر تو هر رخنه ای ست آغوشی ز چاک سینه دمیده ست، صبح دولت ما
از چاک سینه سیر خیابان گل کند آن را که بی نیاز ز گل ساخت بوی گل
چو شمعی کز شکاف پردهٔ فانوس بنماید ز چاک سینه ام داغ دل سوزان نمایان شد
از چاک سینه چون جرس آوا برآورم تا شهریان عقل به صحرا برآورم
به مغز استخوانم سبز شد از بس که پیکانش مرا گردیده چاک سینه از تیرش خیابانی
جز خاک کوی دوست که نتوان ازو گذشت از چاک سینه بستن خونم دوا نداشت
شود ممتاز کی عشق از هوی در کشوری کآنجا نباشد فرق چاک سینه و چاک گریبان را
روز ملی چاک سینه رویدادی سالانه است که در آن زنان با پوشیدن لباس‌هایی یقه باز چاک سینه خود را نمایان می‌کنند [نیازمند منبع]. این روز نخستین بار در آوریل ۲۰۰۲ در آفریقای جنوبی برگزار شد. یکی از هدف‌های این روز تشویق بانوان به نشان دادن چاک سینه‌شان و زیبایی‌های این بخش بدنشان است. همچنین بخشی از پول جمع شده در این روز صرف پژوهش‌هایی در ارتباط با درمان سرطان سینه می‌شود.
ز چاک سینه آهی می‌نو‌بسم کتانم حرف ماهی می‌نویسم